جهت عضویت در
شبکه اجتماعی ساینا
و دنبال کردنِ
محمّد
تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی ساینا یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی ساینا توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
تا دم مرگ رفتم و برگشتم
تا حالا به هیچ دارویی حساسیت نداشتم
رفتم دکتر سرم و آمپول زدم یهو نفسم بند اومد بدنم داغ کرد همه جا خصوصا زبونم شروع به خارش کرد
داشتم میرفتم که خدا منو بهتون برگردوند
به هیچ عنوان قبول نکن
چون واقعا خطرناکه
متاسفانه یکی از همکارام چند سال پیش توی خونه سفتریاکسون زد
به خاطر قوی بودن آنتی بیوتیک متاسفانه چند دیقه بعدش ایست قلبی کرد...
من داشت میرفتم برای سکته یا مرگ. زیر دو دقیقه بعد از تزریق سرم علائم نشون دادم و فورا سرم رو قطع کردیم
خیلی حالت بدی بود قلبم عجیب و غریب میزد، نفسم داشت تموم میشد و کف دست و پاهام به خارش افتاد حتی زبونم
کبد مشکل دارد مراقب باش
بلا دوره ان شالله
حالا درسته پسر خوبی نیستی
ولی بجه شیعه باس از تابوتش خون بچکه.
نمیر کشته شو
برا همینه میگن آمپول خونه نزنید
آمپولها هم افتضاح مضخرفه :/
نه به یه دارویی حساسیت نشون دادم اسمش هم گفتن که دفعه های بعد بگم ولی یادم رفت خخخخخ
اصلا دلتون میاد بگید من پسر بدی ام خدایی؟
حالا خانمم اینقدر اصرار داره آمپولامو خودش بزنه
خدا رو شکر تا حالا نذاشتم
یه سرما خوردیا حالا تو هم این سوسول بازیا چیه
والا بوخودا
ان شاءالله زودتر خوب بشید آقای مشدد
پس یه سور حسابی بده
اسم داروش چی بود
به هیچ عنوان قبول نکن
چون واقعا خطرناکه
متاسفانه یکی از همکارام چند سال پیش توی خونه سفتریاکسون زد
به خاطر قوی بودن آنتی بیوتیک متاسفانه چند دیقه بعدش ایست قلبی کرد...
من یه بار این اتفاق برام افتاد یه شب فراموشی گرفته بودم
حیف شد
تشکر
مثلا چی کار کنم؟
یادم رفت خخخ
نه قبول نمی کنم. من کلا بد دکتر و بد دارو هستم چه برسه خودمو بسپرم دست غیرمتخصص
خدا رحمتش کنه
من داشت میرفتم برای سکته یا مرگ. زیر دو دقیقه بعد از تزریق سرم علائم نشون دادم و فورا سرم رو قطع کردیم
خیلی حالت بدی بود قلبم عجیب و غریب میزد، نفسم داشت تموم میشد و کف دست و پاهام به خارش افتاد حتی زبونم
روح از بدنتون جدا نشد یکم از اون ور برامون خبر می آوردید؟
پر اونور حوری و مشدد هم که ...
نه خیلی زود صداشون کردم وگرنه معلوم نبود چی بشه
فعلا گناهکارم حالا تا توبه ام کامل بشه بعد هم به قول خودتون باید خون بچکه از تابوتم ان شاء الله