fatme
اولین بار که کم میاری باهاش میجنگی
دومین بار میریزی تو خودت میگندی
سومین بار میشی یه ادم بی احساس
اخرین بار برات مهم نی میخندی
fatme
دلم از تاریکی ها خسته شده
همه ی درها به روم بسته شده
من اسیر سایه های شب شدم
شب اسیر تور سرد آسمون
fatme
اره به قول تو من یه احمق سادم
fatme
بردن حال خوبمو
حس خوب بودنو
دیگه نمیده بم کسی
از این ادما باید دس کشید
جای قشنگیه
عاره
کجاس،شبیه کوه ها اطراف خودمونه
خودتون ینی کجا؟
اینجا آبملخ
کوهاشم از رشته کوه های دنا هست