چون من نفهمم
ی روزی ااز همین روزا می آزارمت تورا پشته شمشادا میبرمت خفتت میکنم تورا
در مسیر از کناره الی و دنیا رد میشیم حتی از نگاه شاهین هم ب سرعت رد میشیم
درب را بسته و قفل میزنیم بهش پشته شمشادها ب کارهای زشت فکر میکنیم هی
جون ببین چ دافی اومدس چبا وقار اومدس از اصفهون اومدس بریونی ب راهه
جهت عضویت در
شبکه اجتماعی ساینا
و دنبال کردنِ
هادی
تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی ساینا یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی ساینا توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
لذت اندر ترک لذت بود، ای آزادگان
ما گدایان ترک این لذت نمی دانسته ایم
تار و پود عالم امکان، به هم پیوسته است
عالمی را شاد کرد آنکس که یک دل شاد کرد.
یا رب برسان گل پسر زهرا(س) را
بشنو صلوات و ربنای ما را
ایام تبری است ، دیگر برسان
نابودی صهیونیست و آمریکا را
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت
تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
تو پنداری که بدگو رفت و جان برد
حسابش با کرام الکاتبین است
تا چه کند با رخ تو دود دل من
آینه دانی که تاب آه ندارد
عــــاشق ایـن بیــت از شعـــرای حــــافظــم ...
اگرب زلف درازتودست مانرسد گناه بخت پریشان ودست کوته ماست.
مازیاران چشم یاری داشیم خودغلط بودآنچه میپنداشتیم.
مردم ازحسرت ب پیغامی دلم راشادکن ای ک گفتی فراموشت نسازم یادکن
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم یر دگر باره جوان خواهد شد
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندوش بخشم سمرقند و بخارا را
شرمنده تکراری هست آقا هادی میشه یکی دیگه بگین ؟؟؟؟
(البته اگه تکراری مشکلی نداره که هیچی)
یاقوت جان فزایش از آب لطف زاده
شمشاد خوش خرامش در ناز پروریده
یارب این آتش که در جان من است
سرد کن زان سان که کردی بر خلیل
یارب این قافله را لطف ازل بدرقه باد
که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام
می جست از سحاب امل رحمتی ولی
جز دیده اش معاینه بیرون ندادنم
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
در دایره قسمت ما نقطه ی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
تا بر دلش از غصه غباری ننشیند
ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش
ممنون از دعوت
سعی میکنم یاد بگیرم :)
شراب تلخ میخواهیم که مرد افکن بود زورش
که تا یک دم بیاساییم ز دنیا و شر و شورش
شعرو شرع و عرش ازهم خواستند این دوعالم زین س حرف آراستند...
چقد قشنگــــ(:
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
دعای نیم شبی دفع صد بلا بکند
دردایره ی قسمت ما نقطه ی تسلیمیم لطف آنچه تواندیشی حکم آنچه توفرمایی...
یکی را به سر برنهد تاج و تخت
یکی را به خاک اندر آرد ز تخت
تاچند بسته ماندن دردام خود فریبی باغیرآشنایی باآشنا غریبی؟
میرود عمرعزیزما دریغاچاره چیست....دی برفت ومیرود امروزو فردا چاره چیست؟
تامل در آیینه دل کنی
صفایی به تدریج ، حاصل کنی
نباید بستن اندرچیزوکس دل ک دل برداشتن کاریست مشکل.
یار تویی غار تویی عشق جگر خوار تویی
یار مرا غار مرا خواجه نگه دار مرا
نمدونم تکراریه یا نع
من چشم ازو چگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او ، دیده ور شدم
من آنم که رستم بود پهلوان
فک کنم قانون مشاعره حداقل دو مصراع معنی داره
نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست
تا آمدم که با تو خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا... در گلو شکست ...
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
ببخشید ندیده بودم ... شرمنده ...
من کیــَـم لیلی و لیلی کیست من
هردو یکـ روحیـم اندر دو بدن
ندانم من چه خواهد یار از من
نه من دانم نه او داند نه کس دیگر
رخت بر بست ز دل شادی و هنگام و وداع با غمت گفت که یا جای تو یا جای من است
تو را اگر مُلک هندوان بدیدی موی
سجود کردی و بُت خانه هاش ، بر کَندی
در ميان چهارچوب خالي قاب
خاطرات را هر دم صدا كردن
ندا آمد که ای بنده ی خاطی
چرا کردی گنه با علم گاهی
ز گهواره تا گور دانش بجوی
پستای داداشتو میگشتیا معلومه.
چطور یعنی؟
تو به کنکور پزشکی و من به کنکور وصال هر دو مردودیم اما این کجا و آن کجا؟
الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را باز پرس آخر کجا شد مهر فرزندی
اوه اوه اوه
چ قدیمی
چشم
چقد بچه بودم اونموقع
تاریخش دلم رو برا اونموقع تنگ کرد
فاطمه این پست نوستالژی حساب میشه ها خاک خورده خخخ
عزیزم
چجوری این پستای عتیقه رو پیدا میکنین اخه
@shami


@Behnaz_70 @goleyas @i3ahar_sanjab @shahin @Ostad @minoo66 @elham @donyaa @Ashkan_69 @samijoon
#ازین_بازیا
#عاخ_جون_مسخره_بازی
من بگم من بگم؟؟؟؟
بگو بگو


زبونه دلم شده بازه باز
بنازم ک نازم شده ناز و ناز
قول که دو انگشتی دست بزنید خااااب
من تنگم ی انگشتی دست میزنم
الی بیاد سه انگشتی دست میزنه
تو خودتم دو انگشتی بزن
گمرو
گمروعه گمروعانه گمروعین
گمروعیدم گمروعه گمخیز
ز بده
ز گهواره تا گووور شوهر بجوی
می آزارم تورا همیشه و در هر حال
انگول میزنمت هرجا ب صورت درجا 
آ بده
تو باس ی میدادی چرا م دادی
چون من نفهمم


پشته شمشادا میبرمت خفتت میکنم تورا
حتی از نگاه شاهین هم ب سرعت رد میشیم
پشته شمشادها ب کارهای زشت فکر میکنیم هی
ی روزی ااز همین روزا می آزارمت تورا
در مسیر از کناره الی و دنیا رد میشیم
درب را بسته و قفل میزنیم بهش
خشانتت ب لطافتم استعاره داره
ایهام روت چقدر کراش داره
انگشتم ب لمبرت چسبیده باز
کنایه های آرایه هام روت زوم
عبزیا
زیر و رو بشه دنیا؛ من دوستت دارم!
هرکس دلبری اگه داره، من تو رو دارم…
م بده
برازندته

این عشق الهیست
حق لایتناهیست
پدرام رو مختون باقیست
این شور خداییست
عاقا نگفته کتاب شعرتو باز کن هرچی میخوای بوگو گفته مشاعره
زودباش م بده ببینم
من بودمو شماها
ماها شدیم با این صداها
با عر عر و هاپ هاپ و جیغ جیغ


بع بع و ماع ماع و جیک جیک
غ بده
قوری ز قلم قلم ز قوری من دوستتدارم گوگوری مگوری
قوری قوری فنجونه هم داشتیمااا
اگر در قوری بنگرید قوری نیز درشمامینگرد تامام🤣
زاهد شب زنده دار و مرد دزد قرض دار
هر دو بیدارند اما این کجا و آن کجا
صوت بلبل روی سنبل عرعر خر در چمن
هر دو آوازند اما این کجا و آن کجا
یادش بخیر
یوخ آثار باستانی های سایتو میگشتم دیدم
اوخی چقدر شعرام اینجا خوشگل بودا
خوندی همشووو
ایشالا قسمتت ش شعرام
کشتم شپشِ شپش کُشه شش پارا
جون ببین چ دافی اومدس