خانه گر در آتش بيداد ميسوزد چه باک؟
لانۀ مرغان حق را شاخساري ديگر است
سر به سودائي دگر ميخواند آواز رحيل
کین دل مشتاق را با سر قراري ديگر است
تيشه گر بر سر نشسته آتش فرهاد را
شعلۀ شيرين ما در کوهساري ديگر است
بال اگر در خون نشيند، همت پرواز هست
تکسواران خطر را راهواري ديگر است
کربلا ديديم و در ميدان تولد يافتيم
هم شهادتگاه ما معراج «دار»ي ديگر است
گر به خا ک افتاد سرداري در اين ميدان چه باک
مرکب اين سربداران را سواري ديگر است
#وَتَنَم