حـس نـویـس . . .

گروه عمومی · 30 کاربر · 1961 پست
ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
آن قدر جای خالیت اینجاست،
که کنارم دراز می کشد،
برایم قصه میگوید،
سربرشانه ام میگذارد:
وگاه باهم ،گریه می کنیم...
آن قدر به نبودنت،عادت کرده ام،
که اگریک روز بیایی،
دلم برای جای خالی ات تنگ می شود (:




ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ

نفس های مرا
مگذار پای زندگی کردن!
بدنیا آمدن
هرگز
دلیل زنده بودن نیست...:خسته



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
واقعیت این است که برای هیچ کدام از ما نیمه ای وجود ندارد!
←به دنبال نیمه گمشده ی خود گشتن اشتباه محض است! زیرا ما اصلا نیمه نیستیم!!!
←هر کدام از ما یک "من" هستیم..
←من"ی که باید قوی،مستقل،شاد و آزاد باشد...

←در انتظار یک "او" باشیم
اویی که تکامل و آزادی ما را به رسمیت بشناسد

← خودتان را نیمه نکنید،

←یک من قوی باشید تا یک اویی پیدا کنید و ما شوید ^_-

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
بزرگ شدیم و
فهمیدیم که دوا، آب میوه نبود.
بزرگ شدیم و فهمیدیم که پدر همیشه
با دستان پر باز نخواهد گشت آنطور که مادر گفته بود.
بزرگ شدیم و فهمیدیم که چیزهای ترسناک تر از تاریکی هم هست!
بزرگ شدیم به اندازه ای که فهمیدیم پشت هر خنده ی مادر هزار گریه بود
و پشت هر قدرت پدر یک بیماری نهفته!
بزرگ شدیم و فهمیدیم که مشکلات ما دیگر در حد یک بازی کودکانه نیست!
و دیگر دستهای ما را برای عبور از جاده نخواهند گرفت!
بزرگ تر که شدیم، فهمیدیم که این تنها ما نبودیم که بزرگ شدیم؛
بلکه والدین ما هم همراه با ما بزرگ شده اند و چیزی نمانده که بروند! شاید هم رفته باشند...!
خیلی بزرگ شدیم تا فهمیدیم که دلیل چین و چروک صورت مادر و پدر نگرانی از آینده ما بود.
خیلی بزرگ شدیم تا فهمیدیم سخت گیری مادر عشق بود،
غضبش عشق بود،
و تنبیه اش عشق...
و خیلی بزرگتر شدیم
تا فهمیدیم زیباتر از لبخند پدر،
انحنای قامت اوست ....!:فکر :قلب

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
-دوست‌داشتنت
پیراهن من‌‌ است
می‌پوشم و از یاد می‌برم
که جهان جای غمگینی‌ست
و تو از هیچ جنگی برنمی‌گردی

دوست‌داشتنت
پیراهن من است
می‌پوشم و به یاد می‌آورم
زنی خیالبافم
که تو را هرگز نخواهد دید.




ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
-چه کنم با غم خویش؟
گه گهی بغض دلم میترکد
دل تنگم ز عطش میسوزد؛

شانه ای میخواهم؛
که گذارم سر خود بر رویش...

و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم،
ولی افسوس که نیست...



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
[‏یه وقتی هم تاوان اشتباهاتی که نکردیم سنگین تر از تاوان اشتباهاتی هست که مرتکب شدیم]{-75-}

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
زیبایی....
واقعـا چه چیزی میتواند باشــد؟
مدت هاست
مفهومش را گـم کرده ایم...
و زیرِ آوارِ عمل های زیباییِ دیوانه وار
به دنبال افراطی ترین نـوعِ آن میگردیم....
شده ایم یک مشت آدمِ چشم درشت با لب هایی شبیه بالشت و بینی هایِ محو شده....
یک مشت آدمِ شبیه هم....
یک عالمـه پرنسس با یک عالمــه شاهزاده های پوچِ کاغذی....
کـه چه؟؟
که یک عالمه دل ببریم وقتی پلـک میزنیم...
با چشم هایِ عملی...
لنزهایِ عجیب و غریب
و مژه های فرامصنــوعی....؟
که تویِ کامنت هایمان قربانِ چشم های آبیِ تصنعی و خرمنِ گیسوانِ کاشتنیِ مان برونــد...؟
که یک مشت علافِ چشم چران
سیراب کننــد چشم و دلِ هرزشــان را...؟
دلـت تنـگِ خودت نشــده...؟
برای سیاهیِ چشم هایت....
یا لب هایِ باریک و لبخندِ واقعیِ ات...؟



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
- دلتنگیِ یک شب‌هایی را هیچ خیابانی گردن نمی‌گیرد..
تاریکیِ یک شب‌هایی را هیچ مهتابی روشن
نمی‌کند
گرد و غبارِ یک شب‌هایی را
هیچ بارانی شستشو نمی‌دهد
و تمامِ این شب‌ها را
نبودنِ تو رقم می‌زند ..):



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
روزهایِ آخر اسفند ، حالِ عجیبی دارد ‌.‌..
خیابان ها بویِ عید می دهند ... و آدم ها مهربان ترند ...
همه جا پر است از بویِ عشق و ... بوی نابِ زندگی ...

اسفند مثلِ پنج شنبه می مانَد ...
یک خوشیِ زودگذر ... اما دلچسب ..‌.
یک انتظارِ کوتاه ... ولی دلپذیر ...

عید هم از راه می رسد ،
و به فاصله ی پلک زدنی ؛
تمام می شود ...
اما خاطراتِ اینِ اسفندهایِ عاشق ؛
هرگز از یادها نخواهد رفت ...

همیشه ... انتظارِ اتفاقاتِ خوب ،
از خودِ آن اتفاقات ، دلنشین ترند ...
و اسفند ؛
بهترین انتظار ،
برایِ بهترین اتفاق است ...
من این انتظار را ،
من این اشتیاق را ،
کودکانه دوست دارم ...

کاش این ماهِ بینظیر و خاطره انگیز ؛
تا آخرِ عمرمان کِش می آمد ...^_^

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
[در دلــم خواســتــنِ مرگِ کســي نیســت ولــي ،
‏کاش هرکس به تــو دلــ‌بســت بیاید خبرش ! ]:فکر

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
[هر وقت داشتی یه نفر و زیادی تو ذهن و قلبت بزرگ میکردی جا واسه پشیمونی هم بزار...!!]{-164-}

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
[‏یادی هم کنیم از اونایی ک قرار بود همیشگی باشن]{-57-}

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
[2بار که یه نفرو بخشیدی
از نظر اون دیگه تا آخر عمرش هر اشتباهی بکنه تو وظیفته ببخشیش ^_^]

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
[+ رفیق !؟
_ جانم... !
+ تا کی هستی !؟
_ تا هر وقت بهت نیاز داشته باشم....
+ حله...(:]

صفحات: 10 11 12 13 14

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو