جهت عضویت در
شبکه اجتماعی ساینا
و دنبال کردنِ
خانوم اِچ
تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی ساینا یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی ساینا توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
اولین رشته تربیت معلم هست..اگه .دوست نداشتی برو چشم. .بعد پهداشت دهان و دندان. .نشود پزشک عموم. .چون در این دوره بخاطر خودت نه بخاطر شغلی که دارید خواستگار مثل زباله میاند
یه روز یه بنده خدای رفت خواستگاری یه دختر خانمی..پسره ازنظر مالی ضفر بود . البته به پیشنهاد خانواده دختر رفت..بقول معرف اولین دیدار بود .نشون را گذاشت. بعد از چند روز بس اوردند
چرا پسر اوضاع مالی خوبی نداشت.خلاصه. پسره هم بیخیال ازدواج شد ولی گینه دختر را شدید به دل گرفت..فقط درس خوند ..رفت خدمت امد . بعد رفت تو یه اداره مشغول شد . با حقوق بالا شد مدیر ان اداره. خدا واسش ساخت .رفت.یه خانواده مثل خودشو گیر اورد ازدواج کرد
می دونید چی را به انها خواست بفهمانه .می خواست به ان دختر بگه ببین. من درست بود پول نداشتم. ولی مرد کار بودم. ولی تو فقط همان لحظه را نگاه میکردی. شب عروسی جلو چشم خانواده همان دختر و دختر کلید و سند ماشین 207 را هدیه عروس کرد . به نام عروس زده بود
بستگی به رشته داشت
پسرای حقوق بگیر نیستن😂
چرا اتفاقا بگیرن ولی خوب نیستن.
دوتاشون اومدن. خاستگاری انگار... استغفرالله
اولین رشته تربیت معلم هست..اگه .دوست نداشتی برو چشم. .بعد پهداشت دهان و دندان. .نشود پزشک عموم. .چون در این دوره بخاطر خودت نه بخاطر شغلی که دارید خواستگار مثل زباله میاند
تربیت معلم ک تک جنسیتیه
خو اشتباه تو همین است.وقتی معلم میشید . همکار های مرد هستند برای ازدواج. تا دلت بخواهد
فعلا باس ببرمت روانپزشک
دیروز از بیخ ازدواج میزدی امروز از داخل ماکروفر شوهر میخای
یه روز یه بنده خدای رفت خواستگاری یه دختر خانمی..پسره ازنظر مالی ضفر بود . البته به پیشنهاد خانواده دختر رفت..بقول معرف اولین دیدار بود .نشون را گذاشت. بعد از چند روز بس اوردند
هعی. قسمت هم نبودن
چرا پسر اوضاع مالی خوبی نداشت.خلاصه. پسره هم بیخیال ازدواج شد ولی گینه دختر را شدید به دل گرفت..فقط درس خوند ..رفت خدمت امد . بعد رفت تو یه اداره مشغول شد . با حقوق بالا شد مدیر ان اداره. خدا واسش ساخت .رفت.یه خانواده مثل خودشو گیر اورد ازدواج کرد
بهترین عروسی را واسه خودشگرفت. خانواده ان دختر را هم دعوت کرد
می دونید چی را به انها خواست بفهمانه .می خواست به ان دختر بگه ببین. من درست بود پول نداشتم. ولی مرد کار بودم. ولی تو فقط همان لحظه را نگاه میکردی. شب عروسی جلو چشم خانواده همان دختر و دختر کلید و سند ماشین 207 را هدیه عروس کرد . به نام عروس زده بود
البته ما هم دعوت داشتیم . نمی دونید چه خبر شد ..
من بر این عقیده هستم اولین خواستگار امد اگه 30 درصد باهم سازش داشتید بله را بگید . 70 درصد ان کم کم درست میشه
من کلا مشکلم با ادماست
با خودمم کنار نمیام چ برسه یکی دیگ
من بگیرم همه رو میگیرم
🤣🤣🤣