+ بزرگ که شدم حتما باید ازدواج کنم؟
- اره مامان
+ پس بایکی ازدواج میکنم که کوچیکتر از من باشه
+ حالا که میگی اجباری ،دوست دارم با خانمای تو کارتون ازدواج کنم
- چرا مامانم؟
+ اخه خوشگلن .
هرچی میخواد بسونه ،بسونه فقط سلیطه نباشه که ابمون تو یه جوب نمیره
تازه یه چیزای دیگه هم میگه که مورد پخش داره
وایییییی اینا رو ولش الان میگه دختر عموش و دوست داره
یعنی دست گذاشته رو خونه ی دشمن
نمیدونه به خون جاریم تشنم
سه خط اخر خیلی دردناکه
تازه میگه نمیدونم بهش بگم یانه
عمرا بذارم تو فامیل ازدواج کنه
خخخخ باز تو خوبه
خواهر زاده ام یه روز نگاه عاقل اندر سفیهی بهم کرد .گفت خاله چرا ازدباج نمی کنی
گفتم خب با کی ازدواج کنم
گفت ببین هرکی باید با کسی ازدواج کنه که دوستش داره مگه نه گفتم اره ررسته
میگه خب پس با دایی ازدباج کن
منم بزرگ شم با اون یکی دایی از باج می کنم اون خونه و ماشین داره ( اخلاق اون داداشم تند )
منم به همین درد مبتلام
با این تفاوت که دخترعموش دوسال بزرگتره ازش🤦♀️ ولی خداییش تا حالا عقلش به این چیزا نرسیده، فقط دخترعموش الگوشه
وایی کارش درسته ولی بگو اسیا به نوبت اول و فرست ماژور و اضطرار دایی شاهینته
وااااای از دست اینا
فندق من هنوز سر جنسیتش مشکل داره اون روز با اخم میگه من دوس داشنم بزرگ میشم شبیه تو بشم ولی دارم شبیه بابایی میشم
دیده رودستشون موندی خواسته یه جور ردت کنه
هموز مونده تاازدواجش ممکن به اوناهم نظر کنه تا اون موقع
حواست باشه ها الگو بهونست از همینجاها شروع میشه
شماهم میخوای دخترعموتو بسونی عایا؟
۹ سالس
بوگو خرجش یه بَلوئه
بچه صلح طلبه خو
نه من دختر عموی،خودش یا خودت یا مال،بچه ها رو میخوام
شوهرمو چرا ب بچه جاریت پاس میدی؟
خیانت؟
من حرفی ندارم
صلح طلب یا جنگ جهانی برپا کن
دیر اومدی تموم شد
من ماست بخورم ، خودش پسندیده
خدانصیبت نکنه
خدارحمتش کنه🖤
ولی خوب شد که با یکی دیگه ازدواج کرد.ازدواج فامیلی اصلا خوب نیست
دختر عموها متنفرن
یا فقط من اینجور بودم
حالا کارتون دختر دار کدومه ما هم ببینیم شاید پسندیدم
منم عاشق جولز ابجی جولی بودم دلم می خواست پودونگ با تبر داداششو مجروح کنه جولز و من دوقلوهای افسانه ای بشیم
فقط خودت اینطوری
پس ارثیه میگن حلال زاده به داییش میره
بیشتر دخترکفش دوزکی ،باب اسفنجی، رباتهای مبدل،لاک پشتهای نینجا ،دیجیمون ،پوکمون ، لاروا میبینه
اینا که دختر ندارن جک و جونور هستنوایی بگو دختر کفشدوز زن داییشه
چرا پسر عموعام روم کراش نبودن خاک برسرا پ
تو بحرانه بلوق بودم خو
الان بحرانه سی سالگیمه
ن وارده دو سال افسردگیه بعده زایمان میشم
ن ن من فقد فن بیانم داقونه عن چیه
بالاخره گفته دختر کفشدوزکی و دخترای لاکپشت نینجا رو پسندیدهسلیقشم به خودت رفته
هیکل ورزشی دوست داره ببرش باشگاهت
کم هیزه بچم ببرم چشاش منور میشه
با داییش ببر
ناخناتو لاک زدی
بهناز زده تو عکس