سارا
برگرد جانِ دلم برگرد!
من دلِ شهریار را ندارم که بگویم
(حالاچرا؟)
تو هروقت که بیایی خوب است!
اصلا هروقت که بیایی چیزی نخواهم گفت،
جز اینکه،خوشآمدی جانم !
چای بیاورم یا قهوه ؟!
حیران
از غربتام اینقدر بگویم که پس از تو
حتی ننشستهست غباری به مزارم
ترنم بانو♥️
تا خرخره از حرف پرم،با که بگویم؟
این شهر،پر از کور و کر و لال و نفهم است..
ای وایی چرا؟
نمی دونم باید از شعار سوال کرد که چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا چرا؟
خو از ان سوالات سخت بود که جواب ندارد
عجب