من عاشق روي توام، كاين گونه بر دف ميزنم
ميســـــوزم و بهر تسلاي جگــــــر دف ميزنم
در بند گيســـــــوي توام، زنجير مــــوي توام
چون بر نميآيد زمن، كــاري ديگر دف ميزنم
امشب منم مهمـان تو، دست من و دامان تو
يا قفل در وا ميكني، يا تا ســـحر دف ميزنم
من موج ازخود رانده ام، كز بحر بيرون مانده ام
تا ســـــاحل آغوش تو، بي پا و سر دف مي زنم..
اینجوری تهدید کردن آرزوست
یا قفل در وا میکنی یا تا سحر دف میزنم
فهمیده بودم دو تا از فیضی ها دارن ازدواج میکنن
اومدم چنین پستی زدم
کلی تهدید شدم
خخخ
باس دعوتت میکردن