یافتن پست: #آغوش

استامینوفن ۳۲۵
استامینوفن ۳۲۵
دوستت دارم پریشان، شانه می‌خواهی چکار؟!🥰

جانم❤
جانم❤
تو سرگرمِ رقص بودى ،
من سرم گرمِ تو
تنت كمانچه ىِ غم بود.
در دستانِ من
سينه‌ات خيسِ اشك
تو دل بُرده بودى
من را اما جا گذاشته بودى
جايى ميانِ يك بغض...
صداىِ كمانچه ميانه‌ىِ رقص تو
و دست‌هاى من
به عمقِ زلالِ رودخانه‌اى مى‌ماند
كه مى‌شود سرخ سنگ هاىِ صيقلى‌اش را شمرد
و
زلال شد...
كاش اين بغض امان‌ام دهد
به آرامش
به يك نفس عميق
به يك فرياد
به يك دوستت دارم با صداى بلند.
من سرم گرمِ تو بود
مست ِ شنا بر حرير دامنت
غرق شده
در آبى رودخانه‌ىِ صدات
حالا
تنها سرخ سنگِ صيقلى‌ام بر كناره‌ىِ رود
با دست هات بردار مرا
كه بَر دارم
و پرتاب ام كن تا دورها و دورها...
تا جايى كه يادمان نيايد
يك روز چشم هامان بى قرار شد
و
يك صبح قرار گذاشتيم
و
براىِ يك عُمر در ميانه هاىِ آغوش و باد
عاشق شديم
تو نوشتى دست‌هايم را بگير
اصلا براىِ تو
و من براىِ هميشه سرم گرم تو شد.

♡✓
♡✓
کاش بودی...
دلتنگی را از  سکوتم می‌فهمیدی
و می‌‌دانستی جهانم‌‌
بی تو تکراریست
مرا به آغوشت میخواندی‌
و با طنین‌  دلنشین‌ صدایت
می‌گفتی
سنگینی بغض‌هایت را روی
شانه‌ام‌ بگذار اینجا اَمن
است برای گریستن...


سیدجواد
سیدجواد
امروز صبح ...
تو را با هیچ واژہ ے عاشقانہ اے
تڪرار نخواهم خواند.
امروز ....
از همین فاصلہ ے دور
تو را بہ آغوش مے ڪشم
آرام مے بوسمت و با نجواے دلم
ڪنار گوشت زمزمہ مے ڪنم
زیباترین حس زندگے

maryam
maryam
فردا دیر است ...
امروزت را همین امروز ، زندگی کن!
همین امروز لذتش را ببر ،
و همین امروز برای آرزوهایت تلاش کن ...
حسرت ، یعنی در گذشته جا مانده ای ،
و نگرانی یعنی ، اسیرِ آینده ای شده ای که هنوز نرسیده و اتفاقاتی که هنوز نیوفتاده!
آینده ای که شاید نرسد
و اتفاقاتی که شاید نیوفتد!
بیخیالِ چیزهایی که نبودنشان کیفیتِ بودنت را کم می کند
آرامش و لبخند را در آغوش بگیر و امروز را همان جوری که دوست داری زندگی کن ...

جانم❤
جانم❤
دلم یک آدمِ غریبه ی امن و آرام می خواهد،
وَ پذیرنده، و شنونده، و پناه دهنده...
کسی که قضاوتم نکند و فقط گوش کند. کنجکاو نشود، بیشتر نپرسد، سرزنش نکند، دلیل نخواهد.
دلم نگاهی بیگانه اما گرم می خواهد
یک دوستیِ عمیق ولی کوتاه
یک همنشینیِ سالم اما بدون ادامه.
یک نفر که انگار مرا از جنگل سرد و تاریکی که در آن گم شده ام نجات بدهد، به کلبه ی دنج و گرم خودش ببرد، برایم چای بریزد و بی آنکه بپرسد چرا و از کجا می آیم، مقابلم بنشیند، حرف های مرا بشنود و شانه های مرا برای تسکین بفِشارد و حالم که خوب شد، نپرسد کجا؟ فقط راه خیابان را نشانم بدهد، در آغوشم بگیرد و برایم آرزوهای خوب کند و از او که دور شدم، احساس کنم خدا را در کالبد یک انسان ملاقات کرده ام که اینقدر آرامم..

خانوم میم
خانوم میم
چشم من جنگل مشكی است در آغوش خزر
آشنایند به این منظره گیلانی ها
:فکر

مهاجر
مهاجر
چند روزی می شود ، مثل خزر توفانی ام
من فدای چشمهاتم ، دلبر گیلانی ام

سبز جنگل های گیلان ، سبز چشمان شماست
حافظ چشم توام ، مامور جنگلبانی ام

صد قصیده شرح چشمانت کنم بی فایده است
شاعر قرن ششم هستم ، خود خاقانی ام

ارمغانت شاخه ای زیتون منجیل است و من
امپراطور کبیر دوره ی ، یونانی ام

بی تو خورشیدی ندارد ، آسمان لحظه هام
من هوای رشت هستم ، دایما بارانی ام

نوجوانم کرده چشمت ، این خود نوستالوژی است
سخت بیتاب تب عشقی ، دبیرستانی ام

بی قرارم بی قرارم بی قرارم بی قرار
من تپش های تنی ، با روح سرگردانی ام

کور خواهم کرد چشمی ، را که دنبالت کند
با غرور و غیرتی ، در خون کردستانی ام

جشن می گیرم اگر، در خانه ام مهمان شوی
با خودت خورشید من شو ، در شب مهمانی ام

Aseman
Aseman
تن می‌کنم آغوشت را آخ اگر بدانی که چقدر در آن راحتم! انگار حجمی از تو را برای تنم دوخته باشند تا سفت خودش‌را به‌ من بچسباند تا نشکنم یا که تنها نمانم، عجیب به من می‌آید🫂

maryam
maryam
خدایا...
گاهی مرا در آغوش بگیر
وقتی در محاصره‌ی مشکلاتم و
تنها پناهگاهم تویی
وقتی تمام تلاشم را کرده‌ام
بی‌خبر از راه برس و مرا بغل کن
باور کن آدمِ جا زدن نیستیم
اما از یک جایی به بعد،
بگو که با هم درستش می‌کنیم
از یک جایی به بعد،
خودت برایم معجزه کن...

آمین

shahin
shahin
خدایا حال رها و شوهرش و فندق و همه خانواده اش عالی باشه و همیشه سلامت باشن و رها هر روز بهش خوش بگذره و براش داشتن و احساس چیزایی که دوست داره مثل چایی و گلدون و بارون زیاد زیاد باشه:دعا
خدایا حال شامی و پسمل و همه خانواده اش عالی باشه و همیشه سلامت باشن و به ارزوهاش برسه و کار خودشو شروع کنه و بهش خیلی خوش بگذره و دیگه گوش و سرش درد نگیره :دعا
خدایا حال بهار و همه خانواده اش عالی باشه و همیشه سلامت باشن.بهار معلم بشه و خوشحال بشه.چیزایی که دوست نداره و ناراحتش می کنه اونا تغییر کنه و بشه طوری که دلش میخواد.دلش خوش باشه.زیاد زیاد بره گنبد:دعا
خدایا حال الی و بچه ها و همه خانواده اش عالی باشه و معلم پرورشی بشه و زندگی خیلی بهش خوش بگذره:دعا
خدایا حال دنیا و بچه ها و همه خانواده اش عالی باشه و همه نگرانی هاش و همه ی چیزایی که دوست نداره جاشو به خیال جمع بده و خوشحالی و ذوق:دعا
خدایا حال اقا هادی جون و همه خانواده اش عالی باشه و قدرشو بیشتر بدونن و تو کشور از استعدادش طوری استفاده کنن که دلش خیلی شاد بشه:دعا
خدایا حال پدرام و مامانش عالی باشه و به هر چی دوست داره برسه(ادامه در کامنت اول)

مهاجر
مهاجر
دیوانگی ها گرچه دائم دردسر دارند
دیوانه ها از حال هم امّا خبر دارند

آیینه بانو! تجربه این را نشان داده:
وقتی دعاها واقعی باشند اثر دارند

تنها تو که باشی کنار من دلم قرص است
اصلاً تمام قرص ها جز تو ضرر دارند

آرامش آغوش تو از چشم من انداخت
امنیتی که بیمه های معتبر دارند

«مرد»ی به این که عشق ده زن بوده باشی نیست
مردان قدرتمند، تنها «یک نفر» دارند!

ترجیح دادم لحن پُرسوزم بفهماند
کبریت های بی خطر خیلی خطر دارند!

بهتر! فرشته نیستم، انسانِ بی بالم
چون ساده تَرکت می کنند آنان که پَر دارند!





اميد صباغ نو

هادی
هادی
حدیثی آیه ای چیزی بخون مادر پریشونم
پریشونم که اینجایی و از چشم تو پنهونم
بغل وا کن واسه پروانه های پیرهنم شاید
بتونم تیکه هامو توی آغوشت بچسبونم




قرآن و دعا
قرآن و دعا



رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم فرموده اند
هر کس سوره توحید را قرائت نماید با خواندن آیه اول، خداوند هزار نگاه به او می کند و با خواندن آیه دوم، خداوند هزار دعای او را مستجاب می کند و با آیه سوم هزار خواسته اش را به او می دهد و با آیه چهارم، هزار حاجت از حاجت های دنیا و آخرتش را روا می کند
.
در سخن امام باقر علیه السلام آمده است: هر کس سوره توحید را یک بار بخواند مایه ایجاد برکت بر او می شود و هر کس این سوره را دو بار بخواند بر او و خانواده اش برکت داده می شود و اگر آن را سه بار قرائت نماید به او و خانواده و همسایگانش برکت داده می شود
.کامل در دیدگاه موجود می باشد

♡✓
♡✓


.


مردها را بايد در چهارخانه ي پيراهنشان
جستجو كرد...
در آستينهاي بالا زده شان...
در لبخندهاي كجشان...
در تركيب بوي خستگي و ادكلن تلخشان...
در زِبريه ته ريششان...
در نگاهِ پر ابهتشان...
در آغوششان،كه اگر فمنيست ترين هم باشي،براي داشتنش حاضري زندگي ات را ارزاني كني...
اصلاً مردها را بايد جستجو كرد...
در آغوش گرفت...
شناخت...
اگر جنسِ اصلي اش را يافتي،
دو دستي بچسبش...
بازار پر شده از جنسهاي تقلبي و مشابه
كه تاريخ مصرفشان سالهاست گذشته...





‌‎‌‌‌‎‌‌‌

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو