یافتن پست: #آغوش

Ahmad
Ahmad
__


یارِ من   ای یار
پیچیده‌ام در سطرهای قدری تنگ‌تر ازآغوشمان
گرفته‌ام بغل به بغل بهانه‌
تا از تو بنویسم   هنری‌تر از شعر!
به‌به
چه بوسه‌های فراتنی که پرسه می‌زنند دور لبهایم.

کشیده‌ام در کوچه‌ها
ردِ پاها و اغمای حضور در موربِ انتظارها
آه
ای خیالِ من
قاصدکِ من
         با پری‌های ورپریده نپر!

برهنگی هراسان‌تر از نوری‌ست   لمیده در تاریکی
     بقایایم را نسوزان
و چرب کن بلوغت را  به  انتظارِ فرداها
صبر می‌پذیرد تخیل    این رویای هزارساله.

یار ای یار
به دندان برده‌ام مالیخولیای تنهایی را
هیچ لذتی‌ در این کبود
بیشتر از با تو بودن نمی‌ارزد.


"م‌ب آهو"

pedram
pedram
میشه هر وقت دلت گرفت در گوش خودم حرفاتو بگی تو فقط باید مال من باشی هر وقت نبودی یاد من باشی {-23-}{-41-}{-23-} نبینم قهری با من خودم حال بدتو خریدارم {-41-}
@shami @Behnaz_70 @goleyas @i3ahar_sanjab @shahin @minoo66 @elham @donyaa @Masoumehh @Barannnnnnnnnn @haji

سید ایلیا
سید ایلیا
به این می‌اندیشم
که چرا من
تنها نشسته‌ام
و آغوش تو هم تنهاست!

حضرت@دوست
حضرت@دوست

آن که یک جرعه مِی از دست توانَد دادن
دست با شاهدِ مقصود در آغوشش باد

حضرت@دوست
حضرت@دوست

بر سر این دست که هر شب ز فراقش دارم
شبی امید که تا صبح در آغوشش باد

حضرت@دوست
حضرت@دوست

بو که تعبیر رود روز بر بیداری بخت
شاده وصل تو در خواب هم آغوشش باد

حضرت@دوست
حضرت@دوست
دل که خو کرده به اندوه فراغت همه عمر

با خیالت همه شب دست در آغوشش باد

سید ایلیا
سید ایلیا
كنارت بودن،
مثل نفس كشيدن در انبوه گل‌های ياس
هم آغوشی‌های بدونِ هوس
بيست بدون تقلب
همانقدر پاک
همانقدر واقعی
خوب است....

fatme
fatme
رک بگویم از همه رنجیده‌ام، از غریب و آشنا ترسیده‌ام
بی‌خیالِ سردی آغوش‌ها، من به آغوش خودم چسبیده‌ام



حضرت@دوست
حضرت@دوست
هر - شبم با غم هجران تو سر بر بالین


روزی ار با تو نشد دست در آغوش مرا

حضرت@دوست
حضرت@دوست
همیشه کسانی هستند/
که در نهایت دلتنگی/
نمی توانیم آنها را در آغوش بگیریم/
بدترین اتفاق شاید همین باشد


صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو