رفتنت آغاز ویرانــی است، حرفش را نزن
ابتدای یک پریشانی است، حرفش را نزن
گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تـو
چشمهایم بی توبارانی است،حرفش را نزن
آرزو كردی كـــه دیگر بــر نگـردم پیش تـو
راه من،بااین كه طولانی است،حرفش رانزن
عهد بستــی با نگاه خسته ای محرم شوی
گر نگاه خسته ی ما نیست ، حرفش را نزن
خورده ای سوگند روزی عهد خود را بشكنی
این شكستن نا مسلمانی است،حرفش را نزن
حرف رفتن میزنی وقتی كه محتاج توام
رفتنت آغاز ویرانــی است ، حرفش را نزن
#فرامرز_عرب_عامری
همون ضعفه دیگه
بقیه اش توجیهه
شاید تو اون شرایط تموم تلاش و انرژیشو گذاشته بود برای مدت طولانی و چیزی درست نمیشد؟
تمام تلاش و انرژی منتهی به نتیجه میشه خب