۶ سال پیش چنین روزی بود که کشیک بودم. ساعت ۱۲ که شد رفتم بیمارستان. خانمم از حدود ۲۰ اسفند تو بیمارستان بستری بود. حنّانه کوچولو عجلهای نداشت برای اومدن. همه فکر میکردیم یه اسفندی دیگه به خانواده اضافه میشه ولی حنّانه کوچولو با بهار بیشتر حال میکرد. بالاخره خانم خانمها رضایت دادن و ۴ فروردین حدود اذان ظهر تشریفشونو آوردن به این دنیا و من پدر شدم. همیشه بهش میگم روز تولدت برای من خیلی مهمه چون تو باعث شدی من بابا بشم و کلی ذوق میکنه
تولد تو و بابا شدن من مبارکمون عشق بابا
۱۰ موافق
1403/01/04 - 04:29
خدا حفظش کنه، خدا به خانمت سلامتی بده
ممنون
سلامت باشی
خدا حفظش کنه ان شاءالله
عاقبت به خیر بشه
خدا به مادرش سلامتی بده
خیلی ممنون
ان شاء الله
سپاس
تولدش مبارک
مبارک باشه ۴ فروردین خانوم
تشکر از هر دو بزرگوار
تولدش مبارککک
خدا حفظش کنه براتون😍😍
به به
ماشاالله
هزار الله اکبر
مایه افتخارتون باشه
سیر پدرومادر بشه
زندگیتون بااین دوتا گل دختر، شیرین و شیرین تر بشه
سلامتی به همسرتون برگرده و موفقیت بچه هاتونو باهم ببینید و جشن بگیرید
مبارکه
ان شاالله مامانش خوب سلامت باشن و چند تا بهاری دیگه به خونه تون اصافه شه
تشکر
دست شما درد نکنه
ان شاء الله سایه شما و همسر گرامی بالای سر پسرتون و فرزندان بعدیتون باشه
برقرار باشید
ممنون
عاقبت بخیر باشید
حنانه کوچولو تولدت مبارک عزیزمممم❤️🌸
سپاس
تولدشون مبارک
خیلی ممنون
خدا شمارو برای خانواده و خانوادتونو برای شما حفظ کنه 😍
با تاحیر تولدت مبارک دختر زیبای بهاری ب همه ارزوهات برسی ان شاالله❤️
ممنون از شما
تولد حنانه کوچولو و بابا شدنت مبارک دادا
ببخش پستتو دیر دیدم
آقایی