سالومه
لحظه ای بیدار شوید
چون گذشته عادتهای قدیمی را
با خود به یدک نکشید
سالومه
چه سرنوشت غم انگیزی که
کرم ابریشم تمام عمر قفس میبافد
ولی به فکر پریدن است
سالومه
همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند ...
سالومه
در برابر ما مرگ ایستاده است.
و سرنوشت ما در دستان خاموش اوست.
زمانی که ما با سروری غرور آفرین، شراب سرخ زندگی را بالا میگیریم
تا از آن جام پرتلالو عرفانی بنوشیم
مرگ درحالی که از تمام جستوخیزهایمان به وجد آمده
تعظیم میکند و اشک میریزد.
سالومه
اگر مرگ پایان زندگی ما است
پس چرا باید مانع مردن شویم
چه سودی دارد بیشتر زندگی کنیم
****
سالومه
آیا شما تا کنون
برای نیم ساعت
سکوت کرده اید
که نه با لبهایتان
نه با ذهنتان سخن بگوئید
💙💙
سالومه
آیا در همین دقیقه
رو در رو بدون هیچ
اختفا و هیچ بهانه ای
در خودتان
برای دیدار با خدا
کاملا احساس راحتی میکنید
😎😎😎
سالومه
به
دنبال
باد
دویدن
کار
من
است
سالومه
گاهی به آخرین
پیراهنی فکر میکنم
که مرگم در آن رخ میدهد
سالومه
تو شهر آرزوها
دیدم یکی شبیه ات
حیف که قسم خوردم
ندم دلم را به غریبه
اینکه هنوز دوست دارم
واقعا برام عجیبه ...
سالومه
بیشتر مردم
پیش از مرگ جسمانی
از نظر عاطفی و روحی میمیرند
برای اینکه به این دام نیفتیم
باید بدانیم هدف غائی
خدمت و خیر خواهی است