جهت عضویت در
شبکه اجتماعی ساینا
و دنبال کردنِ
رها
تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی ساینا یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی ساینا توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
این چند وقت مرگ و میر زیاد بود دور و برمون، بعد دور وبریا میگفتن ک فلانی مرده میگف مرده ینی چی؟ گفتم ینی رف پیش خدا :/
باباش یه استوری دید گف فلانی هم مرد فندقی میگه آخی خدا رحمتش کنه من واقعا شوکه شدم
نه بابا بچه ان خیالبافی می کنن
سالگرد بابام
خواهر زاده م ۵ سالش خواب دیده بود بعد خو اون بچه س قسم میخورد خواب نبوده واقعی بوده
((خودم بابا بزرگ دیدم رفتم دستش گرفتم گفتم بیا بریم خونه خاله زهرا با هم اومدیم تو رو هم با خودمون ببریم یه اسب سفیدی هم داشت .
هی خدا خدا میکردم زودتر ببینمت خاله زهرا ، بگم بابا بزرگ قرار بیاد خونه ات خوشحال بشی
اون خونه تو بلد نیست مگه من بیارمش ))
نه برا خودم ولی برا فاطمه ترسیدم گفتم اتفاقی براش نیفته
و هیچی نشد
ما هم کلا تی وی نمیبینیم فقط فیلم های نمایش خانگی رو هفته ای یکی دو سه تا دانلود میکنیم میزنیم ب فلش بعد ب تی وی میبینیم
اتفاقا جن روز پیش هم تو حیاط جیغ و داد میکرد ک بیا یه چیزه هیجان انگیز دیدم میرم میگم چی بود؟ میگه یه اسب تک شاخ تو آسمون بود یه دختر خانوم خوشکل روش بود ک با ابر درست شده بود، تو ک اومدی تیکه تیکه شد ابزاش
کی بهش یاد داده؟
خدا نکنه بگو خدا میاد تابستون پیشمون
حتما تلویزیون گفت این که پیش خدا رفته رو تو کارهای برنامه کودک ایرانی زیاد میگن
این چند وقت مرگ و میر زیاد بود دور و برمون، بعد دور وبریا میگفتن ک فلانی مرده میگف مرده ینی چی؟ گفتم ینی رف پیش خدا :/
باباش یه استوری دید گف فلانی هم مرد فندقی میگه آخی خدا رحمتش کنه من واقعا شوکه شدم
منظورش مکه ست
سالشو که نگفت شاید 1470
31 شهریور ساعت 00:00 دور از جون البته 1470 هم زوده 1740
فقط تماشات کنیم و کیف کنیم دوستمونی
خدانکنه...
نه بابا بچه ان خیالبافی می کنن
سالگرد بابام
خواهر زاده م ۵ سالش خواب دیده بود بعد خو اون بچه س قسم میخورد خواب نبوده واقعی بوده
((خودم بابا بزرگ دیدم رفتم دستش گرفتم گفتم بیا بریم خونه خاله زهرا با هم اومدیم تو رو هم با خودمون ببریم یه اسب سفیدی هم داشت .
هی خدا خدا میکردم زودتر ببینمت خاله زهرا ، بگم بابا بزرگ قرار بیاد خونه ات خوشحال بشی
اون خونه تو بلد نیست مگه من بیارمش ))
نه برا خودم ولی برا فاطمه ترسیدم گفتم اتفاقی براش نیفته
و هیچی نشد
منم بعد کنکور میرم پیش خدا😂
فیلمه هندی یا ترکیه ای زیاد میبینین جلو بچه؟
علی آقا
یاس چرا بچه ها اینجوری ان آخه
فاطمه بعد کنکور تازه استرس اینو داری ک نتیجه چی میشه
الی ما فقط ایرانی نمایش خانگی
انشاءالله ک صدسال دیگه با شادی و سلامتی کنارهمدیگه بمونید
خاهرم بچش زیاد ازین حرفا میزنه اونا مدام ترکیه نگا میکنن میگم بچه رو با این فیلما دیوونه کردین گفم شاید شمام هندی زیاد میبینین ما کلا تی وی نمیبینیم
ان شآلله صد وبیست سال زنده باشی گلم
اتفاقا جن روز پیش هم تو حیاط جیغ و داد میکرد ک بیا یه چیزه هیجان انگیز دیدم میرم میگم چی بود؟ میگه یه اسب تک شاخ تو آسمون بود یه دختر خانوم خوشکل روش بود ک با ابر درست شده بود، تو ک اومدی تیکه تیکه شد ابزاش