تحلیل ماهیت عشق از دیدگاه فلاسفه و عرفا
از نظر غزالی عاشقی مشتق از عشق است و عشق از عدم برای انسان به وجود آمده و با به وجود آمدن روح، در خانه ی روح جای گرفته و معشوق هم از حسن پدید آمده است. و جمال کمال حسن خود را تنها در آینه ی عشق عاشق می تواند بنگرد. از این رو برای او عاشق لازم است و معشوق می شود تا بتواند در آینه عشق و طلب عاشق از حسن خود بهره مند شود. در تفکر عراقی یگانگی عشق و حقیقت مطلق ظهور عشق مطلق، که جمال اوست، منظوری و معشوقی است و بطون او، که جلال اوست ناظری و عاشقی است و هر چند در مقرّ عزّ خود از تعیّن منزه است و در حریم عین خود از بطون و ظهور مقدس [اما بخاطر اظهار کمال ذاتی] خود را در آینه ی عاشقی و معشوقی بر خود عرضه کرد و از روی ناظری و منظوری نام عاشقی و معشوقی پدید آمد.
عالی
جدی چیزی متوجه شدین از متن
چرا من درکم پایینه
هنوز کامل پست نکردم
تمرکزم نمیاد
برم بخوابم ، شاید ساعت خواب مخ جواب نمیده
سمااااااااانه جااان منمم متن نگرفتمم
پس تنها نیستم
نههه عزیززم تنهااا نیستی
چون واقعا اون زمان برا اینکه مقصود رو برسونن پیچیده میگفتن ولی خلاصه ش اینه که هر کدوم از فلاسفه و عرفا یه نظریه راجع ب عقل و عشق داشتن.. یسریا میگفتن عشق برتره یسریا میگفنم نه عقل برتره... اینجا غزالی میگه ک قبل از وجود انسان عشق بوجود اومد و بعد انسان پیدا شد و رفت ب قالب عشق یسریای دیگه میگن نه اول عقل بوجود اومد بعد آگاهی از خود و بعد عشق...
نظریه اکبرم چیه ؟؟؟
نبود نقش دو عالم، که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت، نه این زمان انداخت
بنظرم خدا دنیا و هر آنچه در دنیا هست رو برپایهی عشق آفرید یوقتایی عشق ارجحیت داره یوقتایی عقل ولی عشق زورش بیشتره
عشق عقلو از کار میندازه کلا
خوب میگین دا
احسنت بر حافظان حافظ و خودش