داد درویشی از ره تمهید
سر قلیان خویش را به مرید
گفت از دوزخ ای نکو کردار
قدری آتش بروی آن بگذار
بگرفت و ببرد و باز آورد
عقد گوهر ز درج راز آورد
گفت در دوزخ آنچه گردیدم
درکات جحیم را دیدم
آتش هیزم و ذغال نبود
اخگری بهر اشتعال نبود
هیچکس آتشی نمیافروخت
ز آتش خویش هر کسی میسوخت..
"صغیر اصفهانی" اولین باره اسم شاعرشو میشنوم.. چند سال پیش این شعر رو توی یکی از آلبومهای پرواز همای گوش دادم و چقد برام دلنشین بود
چه قشنگ علیرضا قربانی هم چند تا شعرش واسه شعرای کمتر شنیده شده هست مثل بوی گیسو
گوش ندادم تا حالا
شاعر واقف لاهوری
الان نمیتونم بگوشم، فردا اولین فرصت گوش میدم 🙏
باشه پس متنشو اول بخوان
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
پیش هر بیگانه گویم راز خود آشنا رویی مرا دیوانه کرد
ای مسلمانان به فریادم رسید طفل هندویی مرا دیوانه کرد
میزنم خود را به آتش بی دریغ آتشین خویی مرا دیوانه کرد
از حرم لبیک گویان میروم جذبه ی کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نیم چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
عنبرین مویی مرا دیوانه کرد یاسمن بویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد ...
فردا هم شاعرشو حلاجی کن شعرای قشنگ دیگه هم داره برامون بذار
درویش دراویش درویش شکله درویشم
چ مسلکی دارن دراویشه درویش هیبت
پدرام کبیر
چی بود
گوش دادی؟
چقد قشنگ و آرام بخشه این صدا، فارغ از شعرش