من و جام می و معشوق، الباقی اضافات است
اگر هستی که بسم الله، در تأخیر آفات است
مرا محتاج رحم این و آن کردی، ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد، جهان دار مکافات است...
ز من اقرار با اجبار می گیرند، باور کن
شکایت های من از عشق ازین دست اعترافات است
میان خضر و موسی چون فراق افتاد، فهمیدم
که گاهی واقعیت با حقیقت در منافات است
اگر در اصل، دین حُبّ است و حُبّ در اصل دین، بی شک
به جز دلدادگی هر مذهبی، مُشتی خرافات است...
"فاضل نظری"
۱۵ موافق
1402/02/11 - 23:54
رادیو یه اهنگ میده حضرت خضر و موسی
نه جنوبی طوریه
فک کنم پدرام بران فرستاده بود
نه الان پستش می کنم
می زدم و لولم چقده شنگولم
پست کلدم
امشب میخام مست بشم عاشق یک دست بشم
امشب ک مسته مستم شیشه ی عرق ب دستم
عشقت حافظ یکی کامنت گذاشته:
در مورد حافظ دکتر سیروس شمیسا میگه گماننکنید حافظ یک شخصیت شسته رفته و کتاب بدست بود.خیر ایشون قدی معمولی شکم برآمده از فرط میگساری داشته و اغلب شبها گزمه ها مست از کنار و گوشه شیراز جمعش می کردن
ولی خب آره باده میخورده.. در مذهب ما باده حلال است و لیکن بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است..
مذهبش نمیتونه شیعه با سنی باشه... بنظرم یه مذهب رندی طور بوده وگرنه ک مذاهب دین شیعه حلال نمیدونستن شراب رو
چرا اسمشو گذاشت حافظ؟
چون توی جوانی حافظ قرآن شد
اها مرسی
قرآن رو ب 14روایت حفظ بوده.. ولی خب یه گریز هایی داشته یوقتایی.. یه شعر خیلی قشنگ ازش دارم پستش میکنم.. یه واج آرایی خیلی قشنگ هم داره
وووییی مرسی
فردا پستش میکنم
شبتون ب خیر و آرامش
شب بخیر رها جون خوشگل و مهربون خوب بخوابی بای