نمیدانم
نمیدانم این بغظ عجیب چیست؟
گلویم درد دارد
مثل بچه ای که برای خواسته اش بغظ میکند
قطرهای اشک در چشمم موج میزند
و به سختی نگهش داشته ام
با دنیایی از حسرت و دلتنگی
زانوهایم رو بغل گرفته و دزدکی
گاه و بیگاه قطره ای میچکد
همه این حال خرابم
همه این دلتنگی غریبم
از درد دوری از توست
جای خالیت را
سرمای نبودت را هیچ
دست گرمی گرم نمیکند!
بغظم
قطره های گاه و بیگاهم
دلتنگی هایم
همگی فدای نگاه نازت