یافتن پست: #عصبانیت

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

یکی از افراد معروف آمریکا برای نخستین بار به یک رستوران سلف سرویس دعوت شد. پس از حضور در رستوران، مرتب منتظر بود که شخصی برای گرفتن سفارش از او بر سر میز حاضر شود، اما هر ساعت منتظر ماند هیچ کس به سراغ او نیامد. زمان گذشت و مشاهده می کرد که تمام افرادی که پس از او وارد رستوران شده‌اند، همگی مشغول صرف غذای خود هستند.

این موضوع به شدت او را عصبانی کرد و مدام با خود در حال جنگ بود که چرا در این رستوران هیچ کس برای او احترام قائل نیست و به او توجه نمی کند. در ذهنش مدام با این افکار درگیر بود تا اینکه پس از گذشت مدت زمانی، مرد دیگری بر سر میز کناری او نشست و مشغول صرف غذای خود شد.

شخص معروف با دیدن این صحنه دچار عصبانیت دوچندان شد. نزدیک میز آن فرد رفت و از او پرسید: آقای محترم شما همین پنج دقیقه پیش وارد رستوران شده‌اید و هم اکنون بشقابی پر از غذاهای رنگارنگ در مقابل شماست. اما من مدت زمان زیادی است که بر سر این میز نشستم و هیچ کس برای تحویل سفارش من نیامده. علت چیست؟

مرد مقابل اینگونه پاسخ داد که: اینجا رستوران سلف سرویس است و شما می‌توانید به انتهای سالن مراجعه کن

پلاک313
پلاک313
🌸🍃🌸🍃

اگر مَردی دهانی شیرین کن

💚مردی به پهلوانِ قوی هیکلی ناسزا گفت،
پهلوان بسیار عصبانی شد؛
به طوری که از شدت عصبانیت از دهانش کف بیرون زد و بر سرِ ناسزاگو فریاد بسیاری کشید!
صاحبدلی از آنجا عبور می کرد و پهلوان عصبانی را دید و پرسید:
چرا پهلوانِ به این شجاعی چنین می کند؟
گفتند: کسی به او ناسزا گفته است.
صاحبدل گفت: هزار مَن وَزنه بلند می کند چطور طاقت ناسزا ندارد؟
او در بدن، پهلوان است ولی در روح، ناتوان.

مَردی به آن نیست که مُشت بر دهان کسی بزنی اگر مَردی دهانی شیرین کن...

📚گلستان سعدی

╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮

حضرت@دوست
حضرت@دوست
نامه های دوران عقد

یاایُّتها المعشوق! بعد از السلام و الاحوال پرسی، أنا امیدوارم که مزاجُک عینُ الصحتِ و السلامت باشد. اگر أنت از أحوال أنا خواسته باشی لاملالَ لی به جز فراقِک، که آن هم إنْ شَاءَ الله تعالی فی همین أیام دیدارُنا حاصل شود. باری یا ایُّتها العزیزه، أنا فی آتش عشقک کمثل الماهیتابه سوزانٌ! و جلز و ولزی درآمده. فی کل شبها که أنا سرم را علی المتکا می گذارم، أشکی کمثل الرودخانه جاریه علی البستر و آه سوزانی بسوی آسمان یصعد. الهی أنا قربان انت بروم. أنا قسم می خورم بجانی و بجانک که فی کلِ شبها ابداً خواب فی چشمانی لا یدخلُ و الی الصبح بیدارم و فی هجرِک می گدازم.

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

نقاش مشهوری درحال اتمام نقاشی اش بود. آن نقاشی بطور باور نکردنی زیبا بود و می‌بایست در مراسم ازدواج شاهزاده خانمی نمایش داده می‌شد.

نقاش آنچنان غرق هیجان ناشی از نقاشی اش بود که ناخودآگاه در حالیکه آن نقاشی را تحسین میکرد، چند قدم به طرف عقب رفت. نقاش هنگام عقب رفتن پشتش را نگاه نکرد. که یک قدم به لبه پرتگاه ساختمان بلندش فاصله دارد. شخصی متوجه شد که نقاش چه میکند. میخواست فریاد بزند، اما ممکن بود نقاش بر حسب ترس غافلگیر شود و یک قدم به عقب برود و نابود شود، مرد به سرعت قلمویی را برداشت و روی آن نقاشی زیبا را خط خطی کرد. نقاش که این صحنه را دید باسرعت و عصبانیت تمام جلو آمد تا آن مرد را بزند. اما آن مرد تمام جریان را که شاهدش بود را برایش تعریف کرد که چگونه در حال سقوط بود.

🔹براستی گاهی آینده مان را بسیار زیبا ترسیم میکنیم، اما گویا خالق هستی میبیند چه خطری در مقابل ماست و نقاشی زیبای مارا خراب میکند.
گاهی اوقات از آنچه زندگی بر سرمان آورده ناراحت میشویم، اما یک مطلب را هرگز فراموش نکنیم: خالق هستی همیشه بهترین ها را برایمان مهیا کرده است.

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

وقتى که حاتم طائى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او را بگیرد. حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت؛ هر کس از هر درى که مى‌خواست وارد مى‌شد و از او چیزى طلب مى‌کرد و حاتم به اوعطا مى‌کرد.
برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند!
مادرش گفت: تو نمى‌توانى جاى برادرت را بگیرى، بیهوده خود رابه زحمت مینداز.
برادر حاتم به حرف مادر توجهی نکرد. مادرش براى اثبات حرف خود، لباس کهنه‌اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست.
وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست.
برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد. مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد، برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تو دو بار گرفتى و باز هم مى‌خواهى؟ عجب گداى پررویى هستى!
مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت: نگفتم تو لایق این کار نیستى؟

من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و او هیچ بار مرا رد نکرد.

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
وقتی عصبانی هستید مواظب حرف زدنتان باشید

عصبانیت شما فروکش می کند

ولی

حرفهایتان باقی می مانند

برای همیشه

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

دخترکی با سنگ، بدنه ماشین پدرش را خراش می‌داد.

پدرش از روی خشم چند ضربۀ محکم به دستش زد؛ غافل از اینکه آچار در دستش است!

در بیمارستان دخترک انگشتانش را از دست داد.

دختر ‌‌از پدرش پرسید: پدر، انگشتانم کی رشد می‌کنند؟

پدر از ناراحتی حرفی نمی‌زد. نشست و به خراش‌های روی ماشین نگاه کرد.

دختر نوشته بود: «دوستت دارم پدر»

🔸عصبانیت و عشق حد و مرزی ندارد؛ مشکل امروز جهان این است که مردم استفاده می‌شوند و وسایل دوست داشته می‌شوند.

azar
azar
از ترس
از حرص
از بغض
از حسرت
از خشم
از عصبانیت

از نفرت
از پرخاش
از بد دلی
از دنیا رفتن

aliaga
aliaga
اگر به جای گفتن:
دیوار موش دارد موش گوش دارد،
بگوییم:
ملائکه در حال نوشتن هستند.

نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، ”مراقبت خدا“را در نظر دارد!

قصـه از جایی تلخ شد که در گوش هم با عصبانیت خواندیم:
بچه را ول کردی به امان خــدا
ماشین را ول کردی به امان خــدا
خانه را ول کردی به امان خـدا
واینطور شد که "امان خــدا" شد؛ مظهر ناامنی!

ای کاش می دانستیم امن ترین جای عالم، امان خداست...

wolf
wolf
🌱

اینو بدونید که عصبانیت کبد رو ضعیف میکنه، غم و غصه شش هارو ضعیف میکنه، نگرانی معده رو ضعیف میکنه، استرس قلب و مغز رو ضعیف میکنه، ترس باعث بروز اشکال در کلیه ها میشه و اشک ریختن باعث از دست دادن مقدار زیادی ویتامین سی بدنتون میشه. هیچکس اونقدر ارزشمند نیست که به خاطرش تمام وجودتون آسیب ببینه؛ هوای خودتونو داشته باشید ، خب ؟!

مآه
مآه
دلم بیشتر از خودم برای تو می سوزد «عزیزدلم»!
تو بیشتر از من درگیر این جدایی می شوی!
بیشتر از من با خاطرات جا مانده ام گلاویز می شوی!
این فکر که حالا عاشقانه هایم را کنار گوش چه کسی زمزمه می کنم دیوانه ات می کند..
نداشتنم به کنار، خیال اینکه دیگر کسی شبیه من تو را دوست نخواهد داشت دلت را به درد می اورد..
می دانی «جان دلم»؛ گمان نمی کنم بعد من کسی پیدا شود که تو را اندازه ی من بلد باشد..
ارام کردنت که هیچ، حتی نداند چگونه می تواند عصبانیت کند!
من بعد تو، جای خالیت را به هر چیز و هرکس ترجیح می دهم و عذابم خاطره هاییست که خنده دار ترینشان بغض به همراه دارد..
اما تو بعد از من، قرار است ادم های زیادی را تجربه کنی در پی پیدا کردنم که هیچ کدام من نیستند

پریا
پریا
گاهی بزرگ باش،گاهی کوچک..
گاهی چتر باش،گاهی باران..
گاهی دریا،گاهی همه چیز،گاهی هیچ چیز
اما همیشه و همیشه " انسان " باش..

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
زندگی زیباست
یک روز، یک ساعت یا یک دقیقه دیگر هیچ وقت بازنخواهد گشت
پس از عصبانیت و تندخویی دوری کرده و با عشق با دیگران رفتار کنید …

سجـــاد
سجـــاد
ژاپنیه باعصبانیت به زنش میگه :

هیین سا نو تیو کیشو چین شی…

زنش میگه : تو می سی ژانکو تو نوا..

مرده جواب میده :

شانکو ینسوووووو..

زنش میگه :

نامونووو شینساوا…

مرده میگه : شیجونهووو

.

.

.

.

.

خوشم میاد همچین با دقت میخونی{-7-}{-18-}

korosh
korosh
مرد باشی یا زن ،
مرگ تمامت می‌کند !
انسان باش تا جاودانه زندگی کنی ...


رابرت_دنيرو

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو