born78
یک وهابی که شیعه شده درباره جرقه ی شیعه شدنش چنین می گوید :
من از طرف هیئت امر به معروف و نهی از منکر مدینه ، مامور شدم تا نگذارم کسی دست به ضریح پیامبر (ص) بزند و یا آن را ببوسد چون این کار را شرک به خدا می دانستم .
روزی یک جوان ایرانی که آثار خالکوبی بر روی بازویش بود و از قیافه و تیپش مشخص بود که مذهبی نیست ، تلاش می کرد تا به ضریح پیامبر (ص) برسد . نزدیک ضریح آمد ومی خواست ضریح را ببوسد مانعش شدم و با عصبانیت گفتم : بوسیدن ضریح حرام و شرک به خداست .
آن جوان رو به من کرد و با عصبانیت به فارسی گفت : مردک ! خودت که شب ها ، خسته و کوفته کنار زنت می خوابی و او را بوس می کنی اون کارت شرک به خدا نیست من که می خوام ضریح پیامبرم را ببوسم این کارم شرک به خداست ؟
از این حرفش خیلی جا خوردم و احساس شرمندگی کردم ولی به رویم نیاوردم . خیال کرد من فارسی نمی دانم و با عصبانیت برگشت .
شب که به منزل برگشتم این جریان را برای خانمم تعریف کردم .
ادامه در دیدگاه:
سید ایلیا
ساعت 3 نصف شب بود که صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود . پسر باعصبانیت گفت چرا این وقت شب مرا ازخواب بیدارکردی؟ مادرگفت 25 سال قبل درهمین موقع شب تو مرا ازخواب بیدار کردی فقط خواستم بگویم تولدت مبارک. پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد صبح سراغ مادرش رفت .وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت...ولی مادر دیگر دراین دنیا نبود..
در جوابم گفت : خب راست گفته تو به خاطر محبتی که به زن و بچه ات داری آنان را می بوسی این کارت شرک به خدا نیست حالا اون بنده خدا که از راه دوری آمده و پیامبر را ندیده ولی به خاطر محبتی که پیامبر دارد ضریحش را می خواهد ببوسد این کار شرک به خدا است ؟
پاسخ خانمم من را خیلی به فکر فرو برد که اصلا بوسیدن چه ربطی به شرک دارد ؟ بوسیدن به خاطر محبت است اگر آن بوسیدن شرک به خداست بوسیدن فرزند هم باید شرک به خدا باشد .
از آنجا بود که تصمیم گرفتم نسبت به عقایدم باز نگری کنم و دریافتم که شیعه را متهم به شرک میکنند نه از شیعه خبر دارن و نه معنای شرک را می دانند . با تحقیق فراوان یافتم که مذهب تشیع بر حق است و شیعه شدم و هرگز اون لحظه ی درگیری با آن جوان لوتی را فراموش نمی کنم
خییییلی قشنگ!!
عجب مثالی زده
ممنون