یافتن پست: #حافظ

Hana
Hana
ایرانسل ۱ گیگ رایگان نت داد
خیلی خوشحال زدم ۳ قسمت سریال دانلود شد
بعد حواسم نبود رفتم حافظه تلگرام و پاک کردم ک فضا باز شه 😐😂 هیچی دیگ الان نه تنها همون ۳ قسمت پاک شد بلکه اون ۱ گیگ هم تموم شد😂😂😂😂
لعنت به این حواس😂😂😂

aliaga
aliaga
من برم دیگه....





مواظب خوبیاتون باشید



خداحافظ-گل-

رها
رها
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماهِ رخِ دوست تمام است
در مذهبِ ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
گوشم همه بر قولِ نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعلِ لب و گردش جام است
در مجلسِ ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شِکَّر
زان رو که مرا از لبِ شیرینِ تو کام است
تا گنجِ غمت در دلِ ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است؟
با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلبِ عیشِ مدام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است

حافظ:x

aliaga
aliaga
تا به حال شده به نقطه ای برسید که اطرافیانتان بگویند : فلانی ! تو آن فلانیِ سابق نیستی...
شده که به عکس های قدیمی تان نگاه کنید و دقیق شوید در لبخندهای واقعی تان ؟
بعد پیش خود بگویید یعنی این منم ؟!
تا به حال شده تمام فیوریت هایتان رفته رفته از یادتان برود و صدایتان هم در نیاید ؟
شده که هی تلاش کنید برای تقویت حافظه تان ولی هیچ چیز از خودتان را به یاد نیاورید؟
اگر نشده شما را به خدا یک کاری نکنید که آدمِ دیگری با خودش،با گذشته اش با تمام هویتش بیگانه شود...
آدم هایی که با خودشان بیگانه می شوند،
یک شب باهمین شمشیرِ بیگانگی و دلتنگی، احساسات و خاطراتشان را سر می برند...
و از همه خطرناک تر آدمی ست که نه به احساساتش تعلق دارد و نه روی خاطراتش تملک...

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌

دارم به خانه سالمندان ميروم

این متن توسط یک خانم نویسنده بازنشسته نوشته شده که احساسش را زمان انتقال به خانه سالمندان به نگارش در آورده است:




رها
رها
کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد

یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

از لعلِ تو گر یابم انگشتریِ زنهار

صد مُلکِ سلیمانم در زیرِ نگین باشد

غمناک نباید بود از طعنِ حسود ای دل

شاید که چو وابینی خیرِ تو در این باشد

هر کو نَکُنَد فهمی زین کِلکِ خیال انگیز

نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد

جامِ می و خونِ دل هر یک به کسی دادند

در دایرهٔ قسمت اوضاع چنین باشد

در کارِ گلاب و گل حکمِ ازلی این بود

کاین شاهدِ بازاری وان پرده نشین باشد

آن نیست که حافظ را رندی بِشُد از خاطر

کاین سابقهٔ پیشین تا روزِ پَسین باشد...

حافظ:x

رها
رها
در نظربازیِ ما بی‌خبران حیرانند

من چُنینم که نمودم دگر ایشان دانند

عاقلان نقطهٔ پرگارِ وجودند ولی

عشق داند که در این دایره سرگردانند

جلوه گاهِ رخِ او دیدهٔ من تنها نیست

ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند

عهد ما با لبِ شیرین دهنان بست خدا

ما همه بنده و این قوم خداوندانند

مُفلِسانیم و هوایِ مِی و مُطرب داریم

آه اگر خرقهٔ پشمین به گرو نَسْتانند

وصلِ خورشید به شبپَرِّهٔ اَعْمی نرسد

که در آن آینه صاحب نظران حیرانند

لافِ عشق و گِلِه از یار زَهی لافِ دروغ

عشقبازانِ چُنین، مستحقِ هجرانند

مگرم چشمِ سیاهِ تو بیاموزد کار

ور نه مستوری و مستی همه کس نَتْوانند

گر به نُزهَتگَهِ ارواح بَرَد بویِ تو باد

عقل و جان گوهرِ هستی به نثار افشانند

زاهد ار رندیِ حافظ نکند فهم چه شد؟

دیو بُگْریزَد از آن قوم که قرآن خوانند

گر شوند آگه از اندیشهٔ ما مُغبَچِگان

بعد از این خرقهٔ صوفی به گرو نَسْتانند..

حافظ:x

حضرت@دوست
حضرت@دوست
بر خاکیانِ عشق فشان جرعهٔ لبش
تا خاک لعل گون شود و مُشکبار هم

آن شد که چشمِ بد نگران بودی از کمین
خصم از میان بِرَفت و سرشک از کنار هم

چون کائنات جمله به بویِ تو زنده‌اند
ای آفتاب سایه ز ما برمدار هم

چون آب روی لاله و گل، فیضِ حُسنِ توست
ای ابرِ لطف بر منِ خاکی بِبار هم

حافظ اسیرِ زلفِ تو شد از خدا بترس
و از اِنتِصافِ آصفِ جم اقتدار هم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
سیدعلی در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۱ نوشته:


خــطّ عـــذار یــار کـه بـگــــرفت مــــــاه ازو

خوش حلقه‌ایست لیک به درنیست راه ازو

خـــطّ عـِـذار همان موهای نرم و لطیفی ست که معمولن درعنفوان جوانی در گرداگرد چهره‌ {بناگوش ولب}پدیدار میگردد رویِ همچون ماهِ دلبر حافظ را پوشانده وگویی که آن رابه خسوف برده است . گرچه این خط ،حلقه‌ی زیبا ورویایی در اطراف چهره‌ ایجاد کرده وبه لطافت آن افزوده است ،لیکن افسوس که هر کس نظر بازی نموده وظرافت ولطافت آنرا دریابد ، دراین حلقه گرفتار شده و راهی برای گریزوخروج ازاین دایره یِ سحر انگیزنخواهد داشت وبه عبارتی در این دام باقی خواهد ماند. "بگرفت ماه " ازو ایهام دارد.ماهِ آسمان ازاین لطافت پدیدآمده در رخسار دلبر، شرمسار شده وحالت گرفتگی یاخسوف پیداکرده است....

aliaga
aliaga
کی میاد مشاعره ...؟؟؟

حضرت@دوست
حضرت@دوست


از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای

آرام جان و مونس قلب رمیده‌ای


از دامن تو دست ندارند عاشقان

پیراهن صبوری ایشان دریده‌ای


از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک

در دلبری به غایت خوبی رسیده‌ای


منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان

معذور دارمت که تو او را ندیده‌ای


آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا

بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده‌ای

بسم الله الحب
بسم الله الحب
خواص دارچین از منظر طب سنتی ایران
در طب سنتی این گیاه دارای طبیعت گرم و خشک است.

1. برای درمان نفخ معده ۲ گرم دارچین، ۲ گرم زنجبیل را دم‌کرده بالای غذا میل شود.
2. باعث تقویت بینایی می‌شود.
3. چای دارچین، برطرف‌کننده اضطراب، وسواس و جنون است.
4. برای رفع جهش، پرش پلک و رعشه از دم‌کرده این گیاه استفاده کنید.
5. برای درمان قلنج رحم از دم‌کرده آن استفاده کنید.
6. دم‌کرده آن تنظیم‌کننده عادت ماهانه است.
7. دارچین محرک گردش خون است.
8. کسانی که فشارخون آن‌ها پائین است و سردی انگشت دارند از دم‌کرده زنجبیل و دارچین استفاده کنند.
9. خوردن این گیاه همراه با انیسون بی‌میلی جنسی خانم‌ها را برطرف می‌کند.
10. سوزش و ناراحتی‌های ادرار را برطرف می‌کند و حجم ادرار را افزایش می‌دهد.
11. برای خوشبویی دهان و نفس می‌توان یک تکه کوچک چوب دارچین را در دهان نگاه داشت.
12. لطیف است و راحت در بدن جذب می‌شود و سنگینی و غلظت را دفع می‌کند. به همین دلیل در غذاهایی که سنگین ( مثلا دارای گوشت) هستند موجب لطافت غذا می‌شود

بسم الله الحب
بسم الله الحب
یکی از آداب ماه مبارک رمضان، وداع با این ماه عزیز در پایان آن است. آیت الله ملکی تبریزی در این باره می نویسد:


«بدان که زمان و مکان، گرچه از نگاه ظاهر، بی جان هستند، دارای حیات و شعور می باشند، و حتی از حب و بغض برخوردار هستند. و چون زمان، دارای ادراک، حیات و شعور می باشد، دستور داده شده است که با ماه رمضان خداحافظی و وداع نمایید. دراین باره چیزی که اهمیت دارد این است که شخص وداع کننده، در سخنانی را که بر زبان می آورد، صادق باشد و راست بگوید، تا ماه رمضان او با دروغ و نفاق پایان نیابد؛ چرا که در بخشی از جمله هایی که برای وداع ـ از سوی اهل بیت علیهم السلام آمده است می گوییم
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ یَا خَیْرَ شَهْرٍ فِی الْأَیَّامِ وَ السَّاعَاتِ‏
بدرود ای گرامی‌ترین اوقاتی که ما را مصاحب و یار بودی، ای بهترین ماه در همه روزها و ساعتها.

رها
رها
ابریق مرا شکستی ربی

بر من در عیش را ببستی ربی

من می خورم و تو میکنی بد مستی ؟!

خاکم به دهن ، مگر تو مستی ربی ؟!

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو ؟

آن کس که گنه نکرد ، چون زیست بگو ؟

من بد کنم و تو بد مکافات دهی

پس فرق میان من و تو چیست بگو ؟!

🌺خیام.. شایدم منسوب به خیام.. 🌺

حضرت@دوست
حضرت@دوست
در آتشم در آبم چون محرمی‌نیابم
کنجی روم که یا رب این تیغ را سپر کن

گستاخمان تو کردی گفتی تو روز اول
حاجت بخواه از ما وز درد ما خبر کن

گفتی شدم پریشان از مفلسی یاران
بگشا دو لب جهان را پردر و پرگهر کن

گفتی کمر به خدمت بربند تو به حرمت
بگشا دو دست رحمت بر گرد من کمر کن


صفحات: 18 19 20 21 22

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو