یافتن پست: #تاریک

محسن
محسن
اردیبهشت، با نفس‌های پیامبرانه ات جوانه می‌زند
و تو می‌آیی تا خورشید آگاهی را در قلب‌های حاصلخیز فرزندان سرزمینت بکاری
دستان سپیدت بر پیکر تخته سیاه، نور می‌پاشد
و الفبای روشنی، در اذهان تاریکمان حک می‌شود
روز معلم گرامی باد

امیر علی
امیر علی


♡✓
♡✓
‏"قهرمان بودن
یعنی توانایی فراخواندن امید؛
آن هم در جایی که ذره‌ای امید وجود ندارد."✨



مآه
مآه
امشب برایت اینچنین دعا میکنم:
امیدوارم پیروز بشی، توی جنگی که دربارش به کسی نمیگی...

مآه
مآه
این متن دقیقا تو رو گفته و توصیف کرده
(اگر روزی ازم بپرسن چه آدمایی رو بیشتر دوس داری، میگم اونهایی که توی زندگی بیشتر از همه رنج کشیدن. رنج نه به منزله غم. که غم هم میتونه شکلی از رنج باشه. رنجی که به معنی رشد و رسیدن به نورِ امید وسط تاریک ترین روزهای زندگیشون باشه. اون آدمها شاید زیاد کتاب نخونده باشن. شاید سواد زیادی نداشته باشن. شاید پولدار نباشن. ولی عمیقن. انسان های عمیق رو دوس دارم. اینکه حتی با سکوتشون هم حرف های زیادی دارن. اگه یه روزی ازم بپرسن چه آدمایی رو بیشتر دوس داری، میگم اون آدمایی که با رنج قد کشیدن)

مآه
مآه
بیشه ها اگر تاریکند، اسمان من هنوز آبیست💙☁️

ali
ali
اینقدر سختی نکن
نزدیک تر بیا
بگذار نفسِ حبسِ سینه ات
لب هایم را زنده کند
این همه تاریکی دلیلی ندارد
شب را برای بوسه آفریده اند...

..

?
?

منو جمع کن بین این آدمکا خسته شدم غصمو کم کن منو جمع کن اگه تو تاریکی موندم تو واسم شمعو روشن کن
دلم میخواد بیام پیشت تو بغلت آروم بگیرم دلم میخواد ستاره شم واسه عشقمون بمیرم
دلم میخواد بیام پیشت کنارت آروم بگیرم
اراده کن دلم که هیچ واسه تو من جونمو میدم اراده کن همه چرا خودم تکی برات میمیرم
اراده کن یه آسمون ستاره من برات میچینم

...
...
خدایم ای بلند مرتبه‌ی مهربان:
ناتوانم، تنها به نگاهت، به وجودت، به حضورت در زندگانیم محتاجم.
خدایم قلبم را برای رسیدن به خودت به
نهایت پاکی ها منور بگردان.
ومرا در روز موعود در ردیف پاکان
قرار ده. سپاس از اینکه به روزهای تاریکم
روشنی و رنگ رنگی به سلیقه
خودت پاشیدی، خدایم برای بودنت در زندگانیم سپاسگذارم زیاد خیلی زیاد.❤

مآه
مآه
دلم یک آدمِ غریبه ی امن و آرام می خواهد،
وَ پذیرنده، و شنونده، و پناه دهنده...
کسی که قضاوتم نکند و فقط گوش کند. کنجکاو نشود، بیشتر نپرسد، سرزنش نکند، دلیل نخواهد.
دلم نگاهی بیگانه اما گرم می خواهد
یک دوستیِ عمیق ولی کوتاه
یک همنشینیِ سالم اما بدون ادامه.
یک نفر که انگار مرا از جنگل سرد و تاریکی که در آن گم شده ام نجات بدهد، به کلبه ی دنج و گرم خودش ببرد، برایم چای بریزد و بی آنکه بپرسد چرا و از کجا می آیم، مقابلم بنشیند، حرف های مرا بشنود و شانه های مرا برای تسکین بفِشارد و حالم که خوب شد، نپرسد کجا؟ فقط راه خیابان را نشانم بدهد، در آغوشم بگیرد و برایم آرزوهای خوب کند و از او که دور شدم، احساس کنم خدا را در کالبد یک انسان ملاقات کرده ام که اینقدر آرامم..

Fariba
Fariba

داشتم فکر می‌کردم...
چقدر آدمهای امن خوبند.
آدم هایی که رازدارند.
آن‌هایی که می‌توانی کنارشان خودت باشی و تمام روحت را عریان کنی.
از همه‌چیز بی‌واهمه حرف بزنی،
بدون هراسی از قضاوت شدن.
آدم‌هایی که نه با لبها که با چشمها و روحشان لبخند می‌زنند.
بدون این که زیاد بدانند، اعتماد می‌کنند و شاید خودشان هم هرگز ندانند
در کدام روز سختت به تو رسیده‌اند
و چطور خورشید شده‌اند وسط همه تاریکی های دلت.
چقدر خورشیدها خوبند،
چقدر بی‌منت و چقدر خوش‌بو
و چقدر بوسیدنی و چقدر خواستنی‌اند
مهربانی هایی که انگار نهرهای بهشتند روی آتش تنهایی. درد و دریغ که کمند. بسیار کم!!!



‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌



اُمــیـد
اُمــیـد
ریشه‌های مهربونیِ اصیل
از تاریکی و درکِ رنج میاد…
یک انسان واقعا مهربان، شکنندگی
انسان‌ها رو درک کرده …!!

مآه
مآه
در میان اشک‌ها پرسیدمش :
خوش‌ترین لبخند چیست ؟
شعله‌ای در چشم تاریکش شکفت جوش خون در گونه‌اش آتش فشاند، گفت : لبخندی که عشق سربلند ، وقت مُردن بر لب مردان نشاند؛
من ز جا برخاستم، بوسیدمش...‌♥

مآه
مآه
تو همه رو از تاریکی ب سمت نور میکشی با خودت🌸💙

مهاجر
مهاجر
اونایی که امروز زندگی پس از زندگی رو دیدن
یه توضیح مختصری بهم بدن بیینم چی بوده برم بیینم یانه
مرسی

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو