ali
اولین بار که دیدمت. قرار بود برای هم فقط دوست باشیم اما، تو طرز نگاه چشمات و روح نارنجیت همگی برای دوست بودن زیادی قابل پرستش بودید. من نمیتونستم ببینم هر بار که صدام میکنی یا مخاطب حرف هات قرار میگیرم توی دل خودم بگم خوش به حال عشق اون اما حالا میخوام بدونی که با تمام وجود میخوام برای تو باشم چیزی بیشتر از دوست لطفا همیشه، بمون به همون نزديكی قبل.
ali
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﺩﮐﻠﻦ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ میگن ﺟﻨﺲ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺭﻭ
ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺯﺩﻡ
.
.
.
.
.
دهن این چینی ها آسفالت که از همه چی تقلبیشو زدن!
یه پیرمرده افتاده بود دنبال ما...
حالا شانس آوردم با ویلچر بود تونستم از دستش در برم
ali
یه حرف قشنگی درباره ی رابطه ی مجازی
میشه گفت :
من تورو ندیدم، بغلت نکردم، دستاتو نگرفتم،موهاتو بو نکردم، باهم هیچ عکسی نداریم، باهم بیرون نرفتیم، باهم بگو و بخند نکردیم،
باهم پیتزا نخوردیم...
ولی هرروز بیشتر از قبل دلم واسه این خاطرات نداشته تنگ میشه
دورترین نزدیک من...!
ali
زن جفررر بهش میگه :
عزیزم ! آیا من همون چیزی بودم
که تو همیشه در رویاهات میدیدی ؟
جفرر میگه : نه بابا ! ! !
تو خیلی خیلی بیشتر از زن رویاییم هستی
زنش میگه مثلا چقدر بیشتر ؟
جفرر میگه والا حدود 50 کیلو
ali
بی لطفِ چشمهای تو چشمی سیاه نیست
عیشی، طراوتی، طربی روبراه نیست
زیبا تویی، زلال تویی، نازنین تویی
حتی شراب با تو بنوشم گناه نیست
ali
جفر ميره حج سروصورتش خوني ميشه...
بهش ميگن چه اتفاقي افتاده!!
میگه پدر سوخته ها خيلي سنگ ميزدن
اما آخر بوسیدمش
ali
شاملو قبل از آشنایی اش با آیدا میخواست
خودکشی کند. پس از آمدن آیدا نوشت:
« آیدا، فسخ عزیمت جاودانه بود. »