یافتن پست: #زمستان

حسام
حسام
دنیا بد نیست، کم است!
دنیا رنج است اگر اسیرش باشی
و سود است اگر امیرش بشوی ...

کاملش در دیدگاه ...

مهاجر
مهاجر
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی‌بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی‌بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می‌گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی‌بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی‌قیمت!
که غیر از مرگ، گردنبند ارزانی نمی‌بینم

زمین از دلبران خالی‌ست یا من چشم‌ودل سیرم؟
که می‌گردم ولی زلف پریشانی نمی‌بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می‌خواهد
که من می‌میرم از این درد و درمانی نمی‌بینم

فاضل نظری
📕اقلیت

یاس
یاس
✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️

روزگار همیشه بر یک قرار نمی‌ماند؛
روز و شب دارد،
روشنی دارد،
تاریکی دارد،
کم دارد،
بیش دارد،
دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده،
تمام می شود بهار می‌آید...



✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️
پیشاپیش سال جدید به تک تک دوستان اهالی ساینا تبریک می گم
ان شاالله بهروزی و تندرستی و دلخوش سوغاتی دو بهار
بهار دلها رمضان المبارک
و بهار فصل ها نوروز
برای خودتون و عزیزانتون باشه
درضمن عیدی ما یادتون نره :دی
افطارهاتون دعامون کنید :گل

fatme
fatme

(. ❛ ᴗ ❛.)

مهاجر
مهاجر
امروز بابام یهویی یه ادکلن بهم داد گفت بیا سردار برات یه ادکلن هدیه گرفتم دیدم عجب بوی خفنی ام داره گفتم چند خریدی گفت یک و پونصد
بعد نگاه کردم روش نوشته صنع فی امارات
بابا دمت گرم فکر نمی‌کردم تااین حد مهم باشم براشون 😂

حضرت@دوست
حضرت@دوست

طالما أنت موجود، هناك حب. مثل الوعد بالربيع في الشتاء


fatme
fatme


به مراتب یکی از آهنگایی که زیاد باهاش حال میکنم>>>

سکوتِ فریاد
سکوتِ فریاد
پنجره کنار شومینه ات را باز کن و به طراوت هوای سرد زمستان در صبحی برفی نگاه کن. با یک فنجان چای گرم و کتابی در دست، آرامشی دلپذیر و لذتی بی نظیر را تجربه کن. همین لحظه های ساده می توانند تبدیل به خاطراتی به یادماندنی شوند. از زندگی لذت ببر و سعادت را در هر نفس احساس کن....

هادی
هادی
نبض تهی دست نگیرد طبیب
درد فقیر، ای پسرک، بی دواست
ما فقرا، از همه بیگانه‌ایم
مرد غنی، با همه کس آشناست

...
...


📸شکوفه‌ دادن درختان بادام در دل زمستان

...
...


🎼وقتی دو قلب برای یکدیگر بتپد
هیچ فاصله ای دور نیست
هیچ زمانی زیاد نیست
و هیچ عشق دیگری
نمی تواند آن دو را از هم دور کند
          " محکم ترین "
برهان عشق، " اعتماد " است



donya
donya 👩‍👧‍👦
بالاخره باز شد:عاشق

Kodaman
Kodaman
انتظار بسی سخت است جنگل را وعده باران ندهید
پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت، سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می‌داد. از او پرسید: آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت: چرا‌ ای پادشاه؛ اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم. پادشاه گفت: من الان داخل قصر می‌روم و می‌گویم یکی از لباس‌های گرم مرا را برایت بیاورند. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. پادشاه اما به محض ورود به داخل قصر، وعده‌اش را فراموش کرد. صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود: «ای پادشاه! من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می‌کردم اما وعده لباس گرم تو، مرا از پای درآورد».

...
...


🎥بادگیرها‌ چطور کار می‌کنند؟

...
...
💢

سرخ پوستان از رئيس جديد پرسیدند: آيا زمستان سختی در پيش است؟ رئيس جوان قبيله که نمیدانست چه جوابی بدهد گفت: برای احتياط برويد هيزم تهيه کنيد
سپس به سازمان هواشناسی زنگ زد:
آقا امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: اينطور به نظر می آید
پس رئيس دستور داد که بيشتر هيزم جمع کنند، و بعد يک بار ديگر به سازمان هواشناسی زنگ زد: شما نظر قبلی تان را تأييد میکنيد؟ و پاسخ شنید: صد در صد
رئيس دستور داد که همه سرخپوستان، تمام توانشان را برای جمع آوری هيزم بيشتر بکار ببرند. سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ زد: آقا شما مطمئنيد که امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: بگذار اينطور بگویم؛ سردترين زمستان در تاريخ معاصر... رئيس پرسید: از کجا میدانيد؟
و پاسخ شنید: چون سرخ پوست‌ها دارند دیوانه وار هيزم جمع میکنند!

💠بعضی وقتها ما خودمان مسبب وقايع اطرافمان هستيم.

کمتر هیزم جمع کنیم.

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو