چقدر این متن از فروغ فرخزاد موده:
«هیچ چیز راحتم نمیکند. نه دریا، نه آفتاب، نه درختها، نه آدمها، نه فیلمها، نه لباسهایی که تازه خریدهام. نمیدانم چه کار کنم. بروم و سرم را به درختها بکوبم، داد بزنم، گریه کنم؛
۸ موافق
1402/11/28 - 13:15 در
نبض احساس
چقدر موده دقیقا؟؟
شکرش...
تابستون آب بازی، زمستون کنار آتیش... اینا رو هم امتحان کن بلکم فرجی شد
سعی میکنم
بقیه ی فصول هم مرض بریزه
خاک رس رو امتحان کن
روزی یه مشت بریز رو سرت
تف منم رو خاک روس
یچی بگم باید یسری چیزا رو بپذیریم..
بچه بودم خیلی چیزا رو نمیفهمیدیم.. هر روز ک داریم بزرگتر میشیم دردهای سنگین تری رو هم باید ب دوش بکشیم...
زندگی تا بوده همین بوده، بازم میگم سنمون کمتر بود حالیمون نبود وگرنه رسمش همین بود...
خودت باید بدونی چ کنی فکر کن
اره همه داریم
و باید یاد بگیریم که این روزا هم میگذرن بالاخره
اوهوم