✔️از شوخی بگذریم ....نخونید از دستتون رفته...✔️
خانومش بهش گفت:بيا بريم كربلا.
به خانمش گفت:تو بارداري...
يهو بچه اذيت ميشه...
خانمش گفت
عشق امام حسين بريم...
اگه قراره بچه بميره،، بذار بميره
به عشق حسين (ع)...
رفتند كربلا...
تا رسيدن كربلا حال خانمش بد شد.
بردنش دكتر. دكتر گفت:
بچه سقط شده...
آقا به خانمش گفت: ديدی گفتم نياييم!!!
خانمش گفت
و ببر حرم...
بردنش
حرم... خانم اونقدر گريه كرد تا خوابش برد... خواب ديد يه خانمي اومد يه
بچه خوشگل گذاشت تو بغلش....
از خواب بيدار شد گفت
رو ببريد دكتر....... دكتر گفت: اين خانم،همون
اون خانمي هست كه صبح اينجا بود ؟؟؟ گفت بله. دكتر گفت: بچه سالمه...
هيچ چيزش نيست...
وقتي به دنيا اومد اسمش رو گذاشتن:
محمد
ابراهيم
همت
اسمش رو مخفف كني ميشه:ماه ..
محمد ابراهیم همت😑
حس میکنم اینا فقط داستانه
چی بگم...
اگه صحت نداشته باشه ک نمیگن
داستانه
داستان؟ نه
شهید همت
نمیدونم راستش زندگی نامشم نخوندم ولی احساس میکنم شهدا نمیتونن ادمای عادی باشن
شهید همت ۱۲ فروردین ماه ۱۳۳۴ ه.ش در شهرضا در خانواده ای مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحم مادر بود که پدر و مادرش عازم کربلای معلّی و زیارت قبر امام حسین علیه السلام، سالار شهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادرش با تنفس شمیم روحبخش کربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید
ژالب بود
دقیق ۵۰ سال پیش ،قبل تولد من