ها چیه؟

شما نوشتین ، با خودت خوب رفتار نکن ؟؟

نوشته اگه با خودت رفتار خوب نکنید . زمانه هم رفتار خوبی با تو نمیکند .
منظورش .دم وباز دم روزگار است که میگه هر دست به خلق بدید .یا هر رفتاری در اجتماع بکننی همان را پس میگیرید

دیشب بحث ازدواج بود با عمه ام

گفت طرف میگه دختر خوب می خواهم. می پرسم اقا پسر شما نماز می خونه میگه گاهی. من چطور واسه ادم بینماز یه دختر نماز خون معرفی کنم؟

گفتم. در ازدواج انسان باید به خودش رجوع کند .ببیند آیا از نظر رتبه اخلاقی . پاکدامنی به فرد مورد نظر نزدیک یا همگام هست یانه

جمله شرطی بود ، من تاکیدی گفتم

بسلامتی ، دو روز وقت دارین عااا

بعدش ۲ ماه عزاست

گفتم بعضی از انسان ها حکم گل . بعضی از ادم ها حکم نجاست.بعضی حکم زنبور عسل و بعضی ها هم حکم مگس را دارند

درجواب :حضرت@دوست

گفتم. در ازدواج انسان باید به خودش...

ان اقای که دنبال دختر خوب است باید ببیند خودش در چه جایگاهی قرار دارد . زنبور عسل . یا مکس

درجواب :حضرت@دوست

گفتم بعضی از انسان ها حکم گل...

اگ واقعا جایگاه زنبور عسل را داشت.زنبور عسل که رو نجاست نمیشیند . بس خداگلی را واسش خلق کرده.که از ان بهره ببرد .اگه حکم مگس را دارد . که تکلیف معلوم هست هیچ مکسی رو گل توان نشستن ندارد . طرف نجاست جذب میشه.

دختری مثل خودش قسمتش میشه.قرار نیست پسر یا دختری که اهل تقوایی الهی باشه. یه ادم ضایع اخلاق و رفتار گیرش بیاد . بس عدالت خدا در این میان زیر سوال میره...قدیم میگفتند .کبوتر با کبوتر باز با باز منالله توفیق کنم .

امتحان الهی هم در نظر بگیرین ، خب

بعد یکی الان خوبه ، هیچ تضمینی نیست ، پس فردا هم گل بمونه

ریشه آدم ها اصل ادم ها را میسازه.کسی که در خونه. فرق گناه و غیر گناه را توسط بزرگتر آموزش دیده باشه. هیچ گاه خلاف عمل نمیکند . اگه یه وقت اشتباهی کنید سعی در جبران میکند .یعنی دوباره برگشت میزند . ولی کسی درکی نداشته باشه خودش را توجیه میکند . مستقیم می تازه .تا غرق شه

این هم هست

این حکایت را شنیدی میگند حاکم شهر یه دختری را دید بسیار زیبا . تو ولایتی که حکومت میکرد چنین دختر وجود نداشت. به وزیر گفت دختر را برایمن از پدر مادرش خواستگاری کن. تابه همسری من در بیاید

وزیر رفت . برگشت گفتخانواده این دختر از راه گدای روزگار سپری میکند به درد شما که حاکمی نمی خورد . حاکم قبول نکرد با دختر ازدواج کرد

بعد از چند روز از ازدواج گذشته بود حاکم دستور میز نهار داد . دختر حاکم .روبروی هم نشیستند . تا غذا میل کنند که دختر لب به غذا نزد .هر چه حاکم گفت دختر گفت میل ندارم. حاکم گفت غذا را ببرید در اتاق ملکه تا هر وقت میلش شد بخورد

خب

چند وقتی حاکم تو این فکر بود چرا دختر دست به غذا نمیزند . .مراقب رفتار دختر شد. دید دختر مقداری از هر غذار را در ظرفی میریزد . میگذارد در طاقچه گوشه های اتاق خودش بعد دست دراز میکند با التماس میگوید گرسنه هست مقداری غذا برای خدا به او کمک کنند ..وبعد مقدار غذا بر می دارد می خورد می رود سراغ طاقچه بعدی. حاکم متوجه شد سکه کدایی در پنیاد این دختر اثر گذاشته ذاتش با وجود این همه ثروت مشخص میشه در نهان

ذات ادم ها هم همین است.انسان هر لقمه ای بخورد در نسل اثر دارد .روش اثر منفی یا مثبت میگذارد . واسه این هست گفتند مراقب باشید از چه کسی تکه. غذا میگیرد

آهان ، قابل تأمل بود

خواهش.