جهت عضویت در
شبکه اجتماعی ساینا
و دنبال کردنِ
حضرت@دوست
تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی ساینا یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی ساینا توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
گفتم که انسان شناسی علوم انسانی را نمی توان خود شناسی به مفهوم فلسفی آن داسنت، و ممکن است که این انسان شناسی به جای این که منجر به انسان شناسی و انسان سالاری و سروری انسان بر خویشتن و آزاد سازی انسان از بند های اسارتی که خود بر دست و پای روح و روان خویش بسته است، شود، بر عکس، منجر شود به اسارت بیشتر انسان در بند و بست های خویش.
دو مثال می زنم:
یک جامعه شناسی به عنوان یکی از علوم انسانی عوامل موثر بر انسان اجتماعی را مطالعه می کند، به عنوان مثال، چگونگی تولید و انتشار شایعات را در جامعه از طریق گردآوری و بررسی کمی - کیفی انبوهی از مدارک و فاکت ها مطالعه می کند و عوامل موثر در رشد و پراکنش شایعه ها را در جامعه کشف می کند.
حال نتیجه این تحقیقات در خدمت چه کسانی قرار می گیرد؟ آیا در خدمت خودشناسی قزاز می گیرد و کمک می کند که انسان از زیر نفوذ مخرب شایعات رها گردد؟ متاسفانه، نه. نتیجه این تحقیقات در درجه نخست در اختیار سیستم های حکومتی و اقتصادی قرار می گیرد تا از آن استفاده سیاسی و بازرگانی شود و به وسیله تبلیغات و ترویج شایعات، افکار عمومی را در جهتی که می خواهند هدایت و کنترل کنند.
دو روان شناسی نیز یکی از علوم انسانی است که می کوشد عوامل موثر بر شخصیت و رفتار فردی و اجتماعی افراد را مطالعه کند و مثلاً عوامل موثر بر عقاید فرد و روش های به وجود آوردن و از بین بردن افکار و اعتقادات و شرایط افزایش و کاهش تلقین پذیری را مطالعه می کند، و نتایج این تحقیقات نیز خواه نا خواه به صورت کارافزار ها و فنون اقناع و ترغیب و ایجاد افکار عمومی، در اختیار کارشناسان تبلیغ و ترویج قرار می گیرد و ابزاری برای به بند کشیدن افکار و عقاید مستقل و آزاده می شود.
حال، با توجه به این مثال ها و صد ها مثال مشابه دیگر، می توان گفت که این علوم انسانی رهاننده انسان ها از بند خویش و شناساننده انسان ها به خویش نیستند و خودشناسی نمی تواند به آن ها و فقط به آن ها متکی باشد.
من الله توفیقکم
گفتم که انسان شناسی علوم انسانی را نمی توان خود شناسی به مفهوم فلسفی آن داسنت، و ممکن است که این انسان شناسی به جای این که منجر به انسان شناسی و انسان سالاری و سروری انسان بر خویشتن و آزاد سازی انسان از بند های اسارتی که خود بر دست و پای روح و روان خویش بسته است، شود، بر عکس، منجر شود به اسارت بیشتر انسان در بند و بست های خویش.
دو مثال می زنم:
یک جامعه شناسی به عنوان یکی از علوم انسانی عوامل موثر بر انسان اجتماعی را مطالعه می کند، به عنوان مثال، چگونگی تولید و انتشار شایعات را در جامعه از طریق گردآوری و بررسی کمی - کیفی انبوهی از مدارک و فاکت ها مطالعه می کند و عوامل موثر در رشد و پراکنش شایعه ها را در جامعه کشف می کند.
حال نتیجه این تحقیقات در خدمت چه کسانی قرار می گیرد؟ آیا در خدمت خودشناسی قزاز می گیرد و کمک می کند که انسان از زیر نفوذ مخرب شایعات رها گردد؟ متاسفانه، نه. نتیجه این تحقیقات در درجه نخست در اختیار سیستم های حکومتی و اقتصادی قرار می گیرد تا از آن استفاده سیاسی و بازرگانی شود و به وسیله تبلیغات و ترویج شایعات، افکار عمومی را در جهتی که می خواهند هدایت و کنترل کنند.
دو روان شناسی نیز یکی از علوم انسانی است که می کوشد عوامل موثر بر شخصیت و رفتار فردی و اجتماعی افراد را مطالعه کند و مثلاً عوامل موثر بر عقاید فرد و روش های به وجود آوردن و از بین بردن افکار و اعتقادات و شرایط افزایش و کاهش تلقین پذیری را مطالعه می کند، و نتایج این تحقیقات نیز خواه نا خواه به صورت کارافزار ها و فنون اقناع و ترغیب و ایجاد افکار عمومی، در اختیار کارشناسان تبلیغ و ترویج قرار می گیرد و ابزاری برای به بند کشیدن افکار و عقاید مستقل و آزاده می شود.
حال، با توجه به این مثال ها و صد ها مثال مشابه دیگر، می توان گفت که این علوم انسانی رهاننده انسان ها از بند خویش و شناساننده انسان ها به خویش نیستند و خودشناسی نمی تواند به آن ها و فقط به آن ها متکی باشد.
من الله توفیقکم
عالی با
مرسی .با