جهت عضویت در
شبکه اجتماعی ساینا
و دنبال کردنِ
حضرت@دوست
تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی ساینا یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی ساینا توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
منطقه ما پر از ایناست
خیلی قشنگن
خو این گل نوع دارو واسه ضد عفونی چشم است
اینو نمیدونستم
میای مشاعره سید؟
بفرما در خدمتم
گر دلم را بربایند و در ان خنجر کنند
باز با تو خواهم بود ای گل زیبای من
شعر از شاعر عباس.......نقاش کشید نقش تو اما اشتباه کشید ..به جای انکه کشد اقتاب ..ماه کشید
دردانه من شو و سخن از آفتاب عشق بزن
جسم ها دور است ولی قلب تو نزدیک من
از رهی .... ناله چه شد در دل او تاثیرت ..کامشب نبود یک سرمو تاثیرت
تره ای از موی خود را برفشاند
دل معشوق را ب سوی خود کشاند
در این زمانه نه یار و نه غمگساری هست ...غریب کشور حسنیم روزگاری هست
تو گر بدانی ک عقل چ نعمتیست
تمام وقت نزد خدا خواهی گریست
تا توانی دلی بدست آور ..دل شکستند هنر نمی باشد
دل شکستن بسا دلیلی دارد
قضاوت نکردن شعور میخواهد
داد از رخ زیبای تو .ان تلخ زبانی ..با من تو بگو ای پر چون بیانی
یاد دارم مادر سخن از عاشق ومعشوق میگفت
جانم به فدایش ک معشوقه اش خدا بود
دلی که در خم زلفت .شانه می طلبد ...چو طایری است که شب. آشیانه می طلبد
در فراغ عشق باید سوخت و ساخت
ای جان من تمام کن این فاصله را
آتشین خوی مرا پاس دل من نیست..نیست..برق عالم سوز را پروای خرمن نیست .نیست
تا امدم از حس و حال قلبم سخن گویم
عقلم مهر بر دهانم زد گفت خاموش باش
شب یارمن است . غم سینه سوز هم ..تنها نه شب در آتشم ای گل که روز هم
ما در این دنیا خانه سازیم خانه ساز
خانه آینده را اینجا بساز ای خانه ساز
زجام آینه گون پر تو شراب دمید .. خیال خواب چه داری ؟ که آفتاب دمید
داد خواهم زد و از درد سخن خواهم گفت
ای خدا این درد بی درمان مرا درمان کن
نغمه ها بود مرا تاهمزبانی داشتم........داشتم آرام .تا آرام جانی داشتم
من در پی ارامشم هر لحظه و هر ثانیه
ای عشق جاویدان من ارامشم باش هر ثانیه
هلال ماه گردون است .یا شمشیر بران ..یا خط قوس قزح. یا قبله ابرو ست دارد .این ترک مست خون ریز
زار و بی کس در گوشه اتاق نشسته بود
کسی نمیدانست در گذشته اش چه بود
دلبرا بر روی ماهت این پریشان مو داری..سنبل ت: یا سمن:یا زلف عنبر بو داری
یک دلم گوید به دنبالش برو
دیگری گوید ک در خاموشی بمان
نسیم غیر ندانم چه گفت در گوشت ..هزار شکوه سراید نگاه خاموشت
ترمیم زخم هایش را به عهده گرفته ام
پدرم است، تمام عمرش را به بازی گرفته ام
مگر به دامن گل سر نهادهای شب دوش؟ که آید از نفس غنچه بوبی آغوشت
تو را چه شد اینگونه کردی با دلم
برگرد و بیا وجودم تو را تمنا مسکند
میکند*
دیشب که یار انجمن افروز غیر بود ..ای شمع تا سپیده به جای تو سوختم
ماهم را شبانه در اغوش اسمان دیدم
بغضم شکست و اشک هایم ستاره شد
دوش چون نیلو فر از غم پیچ و تابی داشتم.... هر نفس چون شمع لرزان اضطرابی داشتم
مرگ را با چشم خود می دیدم ولی
اعتنایی نیست من سال ها پیش مردم
نماز الله اکبر
بله داره اذان میگه
ممنون از همراهیت سید
التماس دعا