و آخرین شاخه گلم را هدیه میکنم به روز های انتظار ......
کسی که به ظاهر غایب ودر باطن همیشه حاضر .................
بار ها نوشتم تو خواندی ..
و بار ها نوشتی من خواندم ..................
و پاییز را هر دو به نقش شعر هایمان کشیدیم .....................
و من از مولانا گفتم ..وتو حافظ را باز گوی عشق خواندی ...................
و هم اکنون باز میان این انتظار در درون شعری که می سرایم ..جز تو کسی نیست .......
و جز تو نتواند ترجمه هر کلام را بداند ..............ای جواب همه نامه بیجواب