« علم وادب »
مرا علم و ادب ، ياران نشان است
به شيرين نامـي ، قناديان است
ره علم و ادب ، بسيـار دارد
كه از ما شاعران ،آن در بيان است
نصيحتهـاي پـُر معنـاي شعـرش
براي راه هـر آدم ، عيان است
به راه علم و دانـش ، رهبـر آمد
به علم رهبـر آن ، بي زيان است
نصيحتهـاي شيريـن نامـي آن
نشان دارد،كز آن شيرين دهان است
حلاوت دارد و شيرين چو جان است
شكر پاشي به مغـز استخوان است
ره پند و نصيحت ، راه نيك است
خصوص از شاعري،گر نكته دان است
هر آنكس سد بـر علم و ادب بود
همان فردس كه از آن ناكسان است
هر آنكس دوري از علم و ادب كرد
يقين باشد كه از آن جاهلان است
هر آنكس دانش و علم و ادب يافت
زِ بدگو و زِ بدبين، در امان است
حسن تا راه علم و دانش آموخت
به راه علم و دانش ، جاودان است
٭٭٭
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
۱ موافق
1399/12/17 - 08:11