#دنیای-مجازی-عشق-یخی
سال های زندگی هر چی بیشتر میگذره و سنت بیشتر میشه ، به جایی میرسی که دیگه متوجه میشی هرچی خیر خواه بودی در عوض هیچکس واسه خوبی ها نمی خوادت
همه یه جایی بهت نیاز داشتن اگر مهم بودی واسشون
محبت یه گلی هست که خیلی زود پژمرده میشه و خارهاش میمونن
دنیا بهم جز نفرت از روابط آدما هیچ چیز دیگه ای رو ثابت نکرد
تو این دنیا وقتی با احساس باشی و بخوای بذر محبت رو بپاشی تو اطراف زندگیت تا همه جا معطر بشه ، انقدر سنگ جلو راحت سبز میشه که یا پشیمون میشی از هدف و راهت یا چاله هایی می کنن تو راهت که نابود بشی
آخر سر هم به جایی می رسی که دیگه نفرت تو دلت جوونه میزنه
نفرت از روابط انسان ها
نفرت از قلبای یخی
نفرت از لق لق زبون هایی که فقط تو ظاهر باهات همراهن و فقط خوب بلدن حرفشو بزنن
دیگه حتی شعر هم نمی تونه دلمردگی هامو تسکین بده
من تمام روزهای زندگیمو باختم
به احساسی باختم که مال مرد بودن نبود
به خونی که از شعر تو رگام جاری بود باختم
(اگه منم مثل خیلیا قلبم یخی بود انقدر درد نمی کشیدم )
ولی اگر کارات به خاطر خدا انجام بدی مهم نیست طرف مقابلت قدر بدونه یا نه
به قول پدر موشکی شهید طهرانی مقدم
ادم باید کارش برا خدا بکنه و زود بره منتطر تشکر شنیدن نباشه که اگر بشنوه زحمتش هدر رفته
ادم
بله درست می فرماید
هعیییییی امان