فکر نبودنت
چون موریانه به جانه مغزم افتاده .
چون شمشیری دلم را پاره پاره کرده است ...
فکر نبودنت
بغض گلویم را سنگین تر میکند .
اینک بغضو غرورم در جدالند ، و پیروز این میدان بغض طغیان گر میشود...
طوفان سختی در راه است...
طوفان میشود و انگار تا دنیا دنیاست ادامه دارد...
انگار این روزها میترسم کسی اشک هایم را ببیند ، هق هق هایم را بشنود!!
میترسم از نبودنت ، از رفتنت ، از نداشتنت .
میترسم ، از همه کس ، از همه چیز ، جز مرگ!!!