درخت سایه اش را بی دریغ به تو می بخشد
و خورشید گرمایش را و گل نرگس شمیم خوشش را
باران طراوتش را و آسمان برکتش را و رود قطره قطره آبش را
و پرنده نوای دل انگیزش را و همه و همه بخشیدن را
از خدایی آموخته اند که آنها را زیبا آفریده
زیباترین آفریده خدا انسان است
تو برای بخشیدن چه داری ؟ ثروتت ؟ دانشت ؟ جانت ؟
همه اینها خوب است اما چرا از گنج بی پایانی که در وجودت داری خرج نمی کنی ؟
محبت !
حاضری آنرا ببخشی ؟
با خنده ای بر لبت یا اخلاقی خوش یا دستان پرمهری که بر سر کودکی
خسته از کار می کشی یا با محبتی که به عشقت می کنی یا
مطمئن باش گنجت تمام نمی شود بلکه زیاد خواهد شد پس از بخشیدنش دریغ نکن !
۲ موافق
1398/01/03 - 21:48
زیبا بود
مچکرم از بابت دسته گل شما
قابلی نداش : )
خواهش.. متوجه حضورتون در سایت نشدم..
عع سکوت به این گندگی
خو بنده بو عطر تون را حس نکردم..از بی توجه ایی هست
مشکلی نیست
دنیای اطراف پر از مشکل است
درسته
این مشکل هم روی انها
اهووم
جالب در یک جمله.اهو وم..=حال صحبت ندارم..
باید روی معنی کردن کلمه ها بیشتر کار کنید
:)
جملات نشان گر نوع حس در بیان است..
درسته
ولی شما اشتباه برداشت کردین
شاید ..اینطور شما میگید باشه..
شاید
این {شاید }با جمله پیشین شما درتضاد بود
شاید
باشه.حرف حرف شما ..شاید
:)