چه بخت شومی چه روزگاری وای چه سرنوشت بی خودی
دیگه بریدیم از هر چی عشقه تازه حالا عاشقم شدی
دلم شکسته اسممو صدا نکن که تنهای مو دوست دارم
آتیش گرفته این دل دیونمو باز ولی به روم نمیارم
منم یه روزی خنده رو لبم بود یکی رو خواستم این تمام اشتبام بود
تا گفتم عاشقم یخ زد هر چیزی که بود منو گذاشتو رفت خیلی خیلی زود
دبگه نمیخوام هیچ کیو تو زندگی میخوام بمونم اینجا تنها با دیونگی
کنار پنچره خیره شم به آسمون کلاغه خسته شد تهه نداره قصه مون
دلم گرفته چشایه خیسم زول زده به خاطراتمون
تمام کارم برو عزیزم پایه این دیونگی نمون
دلم به شب خوشه ساکتو سیاهو سرد رفیق خوب حس من
غم تهه مسیر دلم میسوزه باز واسه اونهایی که عاشقن
منم یه روزی خنده رو لبم بود یکی رو خواستم این تمام اشتبام بود
تا گفتم عاشقم یخ زد هر چیزی که بود منو گذاشتو رفت خیلی خیلی زود
دبگه نمیخوام هیچ کیو تو زندگی میخوام بمونم اینجا تنها با دیونگی
کنار پنچره خیره شم به آسمون کلاغه خسته شد تهه نداره قصه مون
۴ موافق
1395/04/22 - 02:29