fatme
بیاین زندگی کنیم.
زندگی کردن واقعا سخته. ولی شدنیه.
قراره آخرش بمیریم
بیاین چیپس بخوریم
فیلم ببینیم
بخندیم
بیرون بریم
زمین بخوریم
ورزش کنیم
گیتار بزنیم
بیاین زندگی کنیم.
سخته ولی امتحانش کنیم...!
Goodbye
من اگه قراره شکارچی باشم
میشم شکارچیِ یه شیر
نه شکارچیِ موش..
شاید نتونم شیره رو شکار کنم اما حداقل میدونم دارم دنبال شیر میدوعم..
حتی شایدم از گشنگی بمیرم اما بازم حقارت رو قورت نمیدم..
میخوام یه نصیحتی بهت بکنم!!!
اگه روزی خواستی با یه آدمی بری تو رابطه شکارچیِ اون شیره باش(:
سارا
گه یکی ازت به راحتی گذشت بدون قبلا از یکی به سختی گذشته!!!😐
سارا
۷ عادت برای عملکرد بهتر مغز در صبح ها:
-تلاش برای به یاد آوردن خواب هایی که دیدیم؛ برای بهبود عملکرد مغز مفیده.
-بعد از بیداری؛ مرتب کردن تخت خواب؛ که اولین عمل فیزیکی در روز حساب میشه به مغز ما یاد میده تا در طول روز کارها رو با نظم بیشتری انجام بدیم.
-مسواک زدن با دست مخالف: باعث میشه قسمت هایی از مغز که زیاد از اونها استفاده نمیکنم فعال بشن.
-آب بنوشید: نوشیدن آب کافی بعد از چند ساعت خواب برای بهبود عملکرد مغز مفیده!
-دوش آب سرد؛ باعث میشود مغز در حالت امواج تتا قرار بگیره که باعث آرامش، خلاقیت و شفافی ذهن میشه!
-صرف صبحانه با طبع گرم
-نوشتن: نوشتن در هنگام صبح (هرچند کوتاه) باعث مرتب شدن ذهن میشود!
سارا
صائب تبریزی چقدر قشنگ میگه که:
"اندیشه معشوق نگهبان خیال است
عاشق نتواند به خیال دگر افتد..."
میخوام بگم اونی که دوسش داری، حتی اگه نباشه هم کس دیگه ای نمیتونه جاشو پر کنه...
هیچ کس و تا همیشه هیچ کس!
Hana
قانون شماره دو : زندگی کلا رو احتمالات میره جلو نه موفقیتت قطعیه نه شکستت پس با کاری ک میکنی فقط میتونی احتمال موفقیتت و ببری بالا همین!
اینجوری فکر کردن باعث میشه از شکستم نترسی🤷♀️
༊
شما نمی توانید کسی را که هرگز تسلیم نمی شود شکست دهید.
نسیم
ادامه داستان امتحان عشق
هر نامه همچون دانه ای بود که بر خاک قلبی حاصلخیز فرو می افتاد و به تدریج عشق شروع به جوانه زدن کرد .
” جان ” درخواست عکس کرد ولی با مخالفت ” میس هالیس ” روبه رو شد .
به نظر هالیس اگر ” جان ” قلبا به او توجه داشت دیگر شکل ظاهری اش نمی توانست برای او چندان با اهمیت باشد .
ولی سرانجام روز بازگشت ” جان ” فرارسید آن ها قرار نخستین ملاقات خود را گذاشتند : ۷ بعد الظهر در ایستگاه مرکزی نیویورک .
هالیس نوشته بود : تو مرا خواهی شناخت از روی گل سرخی که بر کلاهم خواهم گذاشت .
بنابراین راس ساعت ۷ بعدالظهر ” جان ” به دنبال دختری می گشت که
قلبش را سخت دوست می داشت اما چهره اش را هرگز ندیده بود .
ادامه ماجرا را از زبان خود جان بشنوید :
” زن جوانی داشت به سمت من میآمد, بلند قامت و خوش اندام
موهای طلاییاش در حلقههای زیبا کنار گوشهای ظریفش جمع شده بود
چشمان آبی رنگش به رنگ آبی گل ها بود
و در لباس سبز روشنش به بهاری می مانست که جان گرفته باشد
▪️
یه زمانی روشنفکر بودن به معنای درک بیشتر جهان اطراف و همون حوزه مد نظر بود.
اما الان نه
روشنفکر بودن این زمانه در چند مورد خلاصه میشه:
1- حیوون خونگی داشتن(علی الخصوص پاپت)
2- موافقت با چیزی که اکثرا همه مخالفن(مثال :وگنیسم-همجنس گرایی-فمنیسم و ...)
3- مخالفت با چیزی که اکثرا همه موافقن(مثال:دین-کار کردن و ...)
4-بحث درباره هرچیزی حتی اگر اندازه پشکل درباره اون موضوع ندونی
مهم ترین مورد هم اینه همیشه یه سیگار باید همراهت باشه(برگ اگر باشه بهتر فاز روشنفکر بودن میگیری)
fatme
من کور نیستم اما امروز سه بار رفتم تو در و دیوار
با دومیش مخالفم
هاها
نظرمو گفتم
باشد
بوس