یافتن پست: #سوار

خانوم اِچ
خانوم اِچ
آخر قصه رو گ....

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
ویژگی های فتنه
حضرت علیj در ابتدای خطبه 93 نهج البلاغه، گوشه ای از حوادث تلخ آینده و فتنه هایی را که به مسلمانان روی خواهد آورد اطلاع داده و در ادامه آن، به یک قانون کلّی درباره فتنه ها اشاره می کند؛ قانونی که آگاهی بر آن، می تواند خطر فتنه ها را تا حدّ زیادی تقلیل دهد. همچنین در این خطبه گران قدر، ویژگی های فتنه مورد بررسی قرار گرفته است؛ که عبارتند از:

اوّل: «إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ؛ هنگامی که فتنه ها روی آورند، خود را به لباس حق در می آورند و هنگامی که پشت کنند، (مردم را از ماهیّت خود) آگاه می سازند» از همین روست که فتنه گران با ترفندهای مختلف و با استفاده از ابزارهای تبلیغی و رسانه ای و با بهره برداری از نفوذی که در افکار عمومی دارند و بعضاً با استخدام چهره های موجّه و مقبول اجتماعی، سیاسی و دینی تلاش می کنند تا امور باطل را حق، جلوه دهند. به همین دلیل، امام علیj یکی از ویژگی های فتنه را چنین معرفی می کند که بر بستر شبهه و ابهام می روید و فتنه انگیزان از فضاهای شبهه آلود و مبهم بیشترین بهره را می برند.

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
-صبح بخیر-

غزل شماره ۵۳۵


محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش-1331
محمدحسن اسايش-1331
خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوزد از شراره ی نارنجیش هنوز





وز شعله های سرخ شفق ، نقش یک نبرد تابیده روی آینه ی آسمان هنوز

گرد غروب ریخته در پهن دشت رزم پایان گرفته جنبش خونین کار زار

آنجا که برق نیزه وفریاد حمله بود پیچیده بانگ شیهه ی اسبان بی سوار

پایان گرفته رزم وبه هر گوشه وکنار غلطیده روی بستر خون پیکری شهید

خاموش مانده صحنه وگویی زکشتگان خیزد هنوز نغمه ی پیروزی وامید

این دشت غم گرفته که بنشسته سوگوار امروز بوده پهنه ی آن جاودانه رزم

اینک دوسوی صحنه ، دو هنگامه دیدنیست یکسولهیب آتش ویکسو غریو بزم

این دشت خون گرفته که آرام خفته است امروز بوده شاهد رزم دلاوران

این دشت دیده است یکی صحنه ی شگفت این دشت دیده است یکی رزم بی امان

این دشت دیده است که مردان راه حق چون کوه دربرابر دشمن ستاده اند

این دشت دیده است که پروردگان دین جان برسر شرافت ومردی نهاده اند

این دشت دیده است که هفتاد تن غیور بگذشته اند از سر وسامان زندگی

بگذشته اند از

دیدگاه
1394/08/20 - 14:35 ·
محمدحسن اسايش-1331
محمدحسن اسايش-1331
خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوز

محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش-1331
محمدحسن اسايش-1331
خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوزد از شراره ی نارنجیش هنوز





وز شعله های سرخ شفق ، نقش یک نبرد تابیده روی آینه ی آسمان هنوز

گرد غروب ریخته در پهن دشت رزم پایان گرفته جنبش خونین کار زار

آنجا که برق نیزه وفریاد حمله بود پیچیده بانگ شیهه ی اسبان بی سوار

پایان گرفته رزم وبه هر گوشه وکنار غلطیده روی بستر خون پیکری شهید

خاموش مانده صحنه وگویی زکشتگان خیزد هنوز نغمه ی پیروزی وامید

این دشت غم گرفته که بنشسته سوگوار امروز بوده پهنه ی آن جاودانه رزم

اینک دوسوی صحنه ، دو هنگامه دیدنیست یکسولهیب آتش ویکسو غریو بزم

این دشت خون گرفته که آرام خفته است امروز بوده شاهد رزم دلاوران

این دشت دیده است یکی صحنه ی شگفت این دشت دیده است یکی رزم بی امان

این دشت دیده است که مردان راه حق چون کوه دربرابر دشمن ستاده اند

این دشت دیده است که پروردگان دین جان برسر شرافت ومردی نهاده اند

این دشت دیده است که هفتاد تن غیور بگذشته اند از سر وسامان زندگی

بگذشته اند از

دیدگاه
1394/08/20 - 14:35 ·
محمدحسن اسايش-1331
محمدحسن اسايش-1331
خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوز

aliaga
aliaga
پاییز را هم

می توان زیبا دید

نگو خزان است

اتفاقات هم حکمت خاص

خود را دارند

همانطور که شاخه های

خشک مجموع

صدای دل نشین قدمهایمان

رامی سازند

خش خش برگ ها

هم زیباست اگر بخواهیم

Bahar
Bahar
آرامش واقعاا مهم ترین چیزیه که با پول نمیشه خرید

حضرت@دوست
حضرت@دوست
میدانید ..هیچ.عشقی حد و مرز نمی شناسد.

الحب لا يعرف حدودا. يقفز فوق العوائق، ويعبر الأسوار، ويخترق الجدران ليصل إلى وجهته بكامل الأمل

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

مردی به‌سرعت و چهارنعل با اسبش می‌تاخت. اين طور به نظر می‌رسيد که جای بسيار مهمی می‌رود.

مردی که کنار جاده ايستاده بود، فرياد زد:
کجا می‌روی؟

مرد اسب‌سوار جواب داد:
نمی‌دانم، از اسب بپرس!

و اين داستان زندگی خيلی از ماست. سوار بر اسب عادت‌هايمان می‌تازیم، بدون اينکه بدانیم کجا می‌رویم.

وقت آن رسيده که کنترل افسار را به دست بگيريم و زندگی‌مان را در مسير رسيدن به جایی قرار دهيم که واقعاً می‌خواهيم به آنجا برسيم.

fatme
fatme
دلم گرفته ای رفیق لبریز بغضم این روزا
هیشکی نمیفهمه منو خستم از این حال و هوا

aliaga
aliaga
@Manoch

سلام اخوی خوبی؟؟


خودتو باذکر مثال و رسم شکل معرفی بنمای لطفا:گل

Shahan
Shahan
کیا میخوان برن کربلا ..؟

یاس
یاس
پسره شوتی بوده چند ماه پیش تصادف کرده و از مرگ برگشته
دیروز رفته کارای بیمارستانش اکی کنه مجدد تصادف کرد و مرد -هادی-
وقتی مرگ تعقیبت می کنه :رفتن

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

روزی یک زندانی از زندان فرار می‌کند. به ایستگاه راه‌آهن می‌رود و سوار یک واگن باری می‌شود. درِ واگن به‌صورت خودکار بسته می‌شود و قطار راه می‌افتد. زندانی وقتی متوجه می‌شود که سوار فریزر قطار شده، روی تکه کاغذی می‌نویسد:

«این مجازات رفتارهای بد من است که باید منجمد شوم.» هنگامی که قطار به ایستگاه می‌رسد، مأمورین با جسد او روبه‌رو می‌شوند. در حالی که فریزر قطار خاموش بوده است.

منتظر هرچه باشید، همان برایتان پیش می‌‌آید.اگر منتظر شادی باشید، شادی پیش می‌‌آید و اگر منتظر غم باشید، غم پیش می‌‌آید.

هرگز پول را برای بیماری و مشکلات پس‌انداز نکنید، چون رخ می‌‌دهد. پول را برای عروسی، خرید خانه، اتومبیل، مسافرت و اتفاقات خوب پس‌انداز کنید.

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
سلامون علیکوم دیگ کم کم داریم می رسیم ب حول قوه الاهی ب روزی 1 پست و هیچی پست :خخخ

صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو