دانیال
درد دارد خیلی هم درد دارد
امروز تمام زندگیت را ببینی و تا تمام شب
برایش آسمان را بهم ببافی
درد دارد
وقتی ک قلبت یهو ضربانش میرود بالا و حالت بد میشود
درد دارد
وقتی از کنارت میگذرد
انگار ک غریبه ای
درد دارد ک از کنارت بگذرد
ولی تو را نشناسد😞
دانیال
دلا دیوانه شو
دیوانگی هم عالمی دارد😞
دانیال
من تنها ترین تنهای شهرم...
دانیال
بعضی وقتها کتک خوردن هم خوبه
دانیال
دلم میسوزد
و آهی در بساطم نیست
من میمیرم و دنیا به باکش نیست
دانیال
کاش میشد از تولد این بچه های بیگناهی
که هیچ آینده ای ندارن
جز بدبختی جلوگیری کرد
دانیال
برای همه ی آدم های سرزمینم
ته ته خوشبختی را آرزو میکنم
دانیال
درد بی درمان درد نیست گاه پاره ای از تن است
گاه پاره ای از روح
گاه اسم من است
همان اسمی که خدا برای درد هایم گذاشت
و لک میزد برای اینکه بشنود
درست است نام من است
لحظاتی که هیچکس کنارم نبود ومن با اینکه فقط خود را داشتم خودم را اذیت میکردم آنقدر که گاهی دلم میخواست نفس هایم را قطع کنم خسته میشدم از خودم ا عوض میکنم نامم را از دردبی درمان
ولی مشکل من از نامم نیست
فقط جایش مانده و اضافه میشود
اسم من زخم است
زخمی که عالم و آدم ها بر روی آن نمک می پاشد
زخم می ترکد اما وانمود به خوب بودن می کند
بگذریم .....
دانیال
تنها تتوی بدنم
حک زخماییه که
سرنوشت به دلم زدن
دانیال
یه شوی، شوگاری حالم خراو بی
آسمون و زمین و حالم سزاوار بی
دین و دنیام و نام سرم خراو بی
خدا وژ و خلقت مه پشیمو بی
ای همه ظلمه مه ، سزاوار مه بی
خدایا ای همه خمه ، جگرم کاوا بی
مر جرم مه عه بهشت فقط عه سیف بی ؟!
یا پدر کشتگی تو علت مرگ مه بی
سه مهره کمر مه، بی چنه خم بی
مر جواو خلقت مه ای همه زجر بی
نه مرگ نه زندگی لایق مردن مه بی
نه آرامش نه خوشی سهم مه بی
مینویسم برای روزگاری که دگر من نبودم بماند به یادگاری
دانیال
چه به سر خوشی هایمان آمد
اصلا چرا بزرگ شدیم
در حسرت یک لبخند😞
دانیال
کاش یکی مث خودت وجود داشت
درکت میکرد
و میفهمیدت
چرا هیچ کس شبیه خودت وجود نداره..؟