یافتن پست: #دردی

مهاجر
مهاجر
اونایی که امروز زندگی پس از زندگی رو دیدن
یه توضیح مختصری بهم بدن بیینم چی بوده برم بیینم یانه
مرسی

Saye
Saye
انقد حرصم میگیره تا آخر کتاب با هیجان میخونی بعد یهو نویسنده میزنه تو ذوقت😐

خانوم اِچ
خانوم اِچ
تو این یسالی که گذشت تنها دردی که نکشیدم درد زایمان بود ....😑

قرآن و دعا
قرآن و دعا

سوره مسد


آثار و برکات سوره
1) درمان دردها
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره مسد را برای دردی بخواند دردش آرام و برطرف می شود و هر کس آن را در رختخوابش بخواند در حفظ و امان الهی خواهد بود. (5)
2) استتار از دید دیگران
برای استتار از دیگران خواندن این سوره را سفارش کرده اند.
چنانکه امام باقر علیه السلام فرمودند: پس از نزول این سوره ، رسول خدا در نمازش گاهی این سوره را می خواند. ام جمیل-همسر ابولهب و خواهر ابوسفیان- برای پاسخ و توهین به پیامبر خارج شد به پیامبر گفتند: ام جمیل به سوی شما می آید و ممکن است به شما ناسزا بگوید: پیامبر فرمودک او مرا نخواهد دید. ام جمیل بدون اینکه رسول الله را ببیند از کنار ایشان عبور کرد.
امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند میان او و رسولش حجابی قرار داد تا دیده نشود.(6)
_________________________
پی نوشت:
(1) درمان با قرآن، ص170
(2) مناقب الامام امیرالمومنین علیه السلام، ص

Saleh
Saleh
استاد...
مربی...
پدرمعنوی...
«اولین وظیفه مربی مواظبت از مبارزه شه...»
اما تو اونجا نبودی!
من اومدم سراغت ولی تو باز مثل 25 سال پیش تنهام گذاشتی؛
خعیلی وقته که بخشیدمت ولی
توان پذیرفتنت دوباره کنارم و ندارم...
حتی نمیتونی تصورش و بکنی این ناتوانیم چه دردی داره...





خانوم میم
خانوم میم
یکیم نداریم بهمون بگه:
من آشنای کویرم ، تو اهل بارانی
:فکر

Hana
Hana
چرا همیشه کتابا و آدما ی جوری وانمود میکنن که انگار آدم باید ی عطش شدید داشته باشه تا بتونه به ی چیزی برسه؟!
من چرا نسبت به هیچ موضوع و دستاوردی این حس و ندارم؟!
یا چرا نسبت به هیچکدوم از چیزایی که قبلا ب دست آوردم و هنوزم برام باارزشن اون حس و نداشتم؟:/

عجیبه ...

مآه
مآه
این امکان وجود دارد که یک انسان در یك لحظه و یك اتفاق به یکباره ده سال بزرک‌تر شود 😄

مهاجر
مهاجر
تنهایی خیلی بددردیه🥺

Tasnim
Tasnim
خدا رو شکر چند دقیقه دیگه اذان میگه
نماز میخونیبم و از فکر و خیال و ناراحتی چند دقیقه ای نجات پیدا میکنیم
اونهایی که نماز و خدا رو ندارند بدبختی هاشونو به کی میگن؟

مآه
مآه
چشم‌ها گواهند

korosh
korosh
هرکی میتونه با ناراحتیای دیگران همدردی کنه، اما خوشحال شدن برای موفقیت دیگران ذات خیلی پاکی میخواد.....👍

fatme
fatme

یاد استاد ریاضیمون افتادم
به ریاضی اصن توجه نمیکردم
کلاسایی که حضوری نمیزد رو نمیرفتم
وقتایی که میرفتم کتاب میخوندم کاری به درس دادنش نداشتم
جزوه نمینوشتم
میخوابیدم
کلا پرت بودم سر کلاس این بشر فقط یبار رفتم پای تخته
یبار که سرم رو میز بود صدام زد بم گفت داشتم چی میگفتم؟
منم فقط نگاش کردم مقنعمم کج😂😂همه هم خندیدن
بم گفت میخوای سر کلاس من بخوابی اصن نیا همونجا خودمو افتاده فرض کردم
دوتا همکلاسیم ک اوکی ام باهاشون خوب بودن سر کلاسش هرکاری من نمیکردمو اینا میکردن
آخرش چی شد؟
من پاس شدم
اون دوتا افتادن😂😂خرخونمونم افتاد
بعد فیزیک ک خودمو... دادم براش افتادم😂😂

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
دوستان اگه بیمه ندارین بیمه ایرانیان کنین خودتونو.. امروز رفم دکتر داروهایی ک هفتصد تومن میشد شدن صدو هفتاد.. چیز خوبیه:سلام

ماریا
ماریا
من پدرمو سه سال قبل از دست دادم
پدرم توی عملیات کربلای پنج اواخر دی ماه توی شلمچه جانباز شدن
تاوقتی پدرم زنده بودن، هرسال همون شب همگیمون میرفتیم دیدنش و خاطرات اون روزاشو برامون تعریف میکرد
امسال اما بخاطر بیماری مادرم، درگیر ایشون بودیم، یاد اون روزا نکردیم
چند روز قبل چند نفر در فواصل کوتاهی سفر راهیان نور که رفته بودن، برای دوتا از خواهرام گفته بودن یک نفر شبیه پدرتون اونجا دیدیم، از بس شبیه بوده که شک کردیم و رفتیم ازش پرسیدیم فامیلت چیه، اونم دقیقا فامیل پدر منو گفته
یکی از همین زائرا، حتی ازش عکس هم گرفته و آورده برامون...
خیییییلی برامون عجیب بود، چون عکسشم ما دیدیم ، واقعا شبیه پدرم بود
اصلا حال روحی هممونو دگرگون کرده این اتفاق

تحلیل ما از این اتفاق و تقارنش با روزای جانباری پدرم، اینه که پدرم میخواسته بهمون بگه هیچوقت یادتون نره من برای چی رفتم و جنگیدم، روزای سختی که گذروندم رو فراموش نکنید، مخصوصا روزایی که مجروح بودم...
خلاصه اینکه امسال، روز پدرمون بسیار متفاوت بود

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو