یافتن پست: #آبان_لعنتی

Saleh
Saleh
اون یک بار
حالا چه به دلیل عدم آمادگی کامل من و یا مهارت بالایه اون؛
تا ثانیه های آخر پیش رفتم،
حسش خارق العاده بود! درست مثل یه سفره دلپذیر بود...
سفری که با جون و دل میخواستمش...
مثل در آوردن لباس های چرک بعد از یه تمرین 48 ساعته...
دیگه خبری از اون خورده شیشه ها تیز خاطرات توو جمجمه ام نبود...
سبکی، پرواز و رهایی...


Saleh
Saleh
استاد...
مربی...
پدرمعنوی...
«اولین وظیفه مربی مواظبت از مبارزه شه...»
اما تو اونجا نبودی!
من اومدم سراغت ولی تو باز مثل 25 سال پیش تنهام گذاشتی؛
خعیلی وقته که بخشیدمت ولی
توان پذیرفتنت دوباره کنارم و ندارم...
حتی نمیتونی تصورش و بکنی این ناتوانیم چه دردی داره...





تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو