میحانه میحانه، میحانه میحانه
میحانه به معنی: مگر زمان دیدارمان فرا نرسیده
غابت شمسنا الحلو ما جانا، غابت شمسنا الحلو ما جانا
آفتاب ما غروب کرد و زیبا روی ما نیومد
حیک حیک، حیک بابا حیک، الف رحمه علی بیک هذول العذبونی هذول المرمرونی
حیک به معنی: آفرین به تو دست مریزاد
ادامه معنی: همین ها هستند که مرا عذاب دادند این ها مرا بدبخت کردند
علی جسر المسیب سیبونی، علی جسر المسیب سیبونی
روی پل مسیب مرا آواره کردند، روی پل مسیب مرا آواره کردند
جز شب وصل تو جانا که کند چارهٔ ما
خود نگویی چه کند خستهٔ بیچارهٔ ما
مدّتی تا دل سرگشته به عالم گشتست
تا چه شد حال دل خستهٔ آوارهٔ ما
این چنین خستهروان کز غم هجر تو منم
هم مگر شربت وصل تو کند چارهٔ ما
گفتم ای دوست به وصلم ننوازی گفتا
چه کنم نرم نگشتست دل خارهٔ ما
عخی عخی عجز
خخخ
ب جان خر مشت رجب تیک کلامت تف و عجب واگیر دارعه
هه والله
منم مریض شدم خب