مآه
امابراستی! دَوای این حس غربت چیست؟
aliaga
عزیزانی ک پول زدن بحسابم شماره کارت بدن تا پولاشونو برگردونم بحساباشون
رها
سرگشته ی محضیم و در این وادی حیرت
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم
خانوم اِچ
... تو این زندگی
برا چی من همیشه باید با عاشق شدنم برینم ب شخصیتم
تف تفتفتفتف
g.h.o.l.a.m.a.l.i
ما در این عالم ؛
که خود کنج ملالی بیش نیست،
عالمی داریم
در کنج ملال خویشتن….
شهریار
رها
پیش از اینَت بیش از این اندیشهٔ عُشّاق بود
مِهرورزیِ تو با ما شُهرهٔ آفاق بود
یاد باد آن صحبتِ شبها که با نوشین لبان
بحثِ سِرِّ عشق و ذکرِ حلقهٔ عُشّاق بود
پیش از این کاین سقفِ سبز و طاقِ مینا بَرکِشند
مَنظَرِ چشمِ مرا ابرویِ جانان طاق بود
از دَمِ صبحِ ازل تا آخرِ شامِ ابد
دوستی و مِهر بر یک عهد و یک میثاق بود
سایهٔ معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد؟
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
حُسنِ مَه رویانِ مجلس گر چه دل میبُرد و دین
بحثِ ما در لطفِ طبع و خوبیِ اخلاق بود
بر درِ شاهم گدایی نکتهای در کار کرد
گفت بر هر خوان که بِنْشَستَم خدا رزّاق بود
❤️رشتهٔ تسبیح اگر بُگْسَست معذورم بدار
دستم اندر دامنِ ساقیِ سیمین ساق بود❤️
در شبِ قدر ار صَبوحی کردهام، عیبم مکن
سرخوش آمد یار و جامی بر کنارِ طاق بود
شعرِ حافظ در زمانِ آدم اندر باغِ خُلد
دفترِ نسرین و گُل را زینتِ اوراق بود..
❤️
شاید آغوش
غربت آن است، که با جمعی و جانانت نیست..
زیباست