رها
اینقد بی حوصله م که وقتی کامنتا بالای ۵باشه رو نمیتونم برگردم بخونم و رد میشم :/
Abolfazl
دلم میخواد داد بزنم
جوری که شیاطین ازم حساب ببرن
جوری که شیشه های پنجره خرد شه
اهالی منطقه از اون منطقه کوچ کنن
پیشونیه ابلیسو بوس کنم
به قصه ی فریب آدمو حوا گوش کنم
حالا با دشمنم دوست شدم
میخوام سیبی که بهم تعارف میکنه بوش کنم
اینجوری شاید از زمینو هوا دور شدم
تبعید شم به جایی که نباشه مث روز روشن
마흐디에
وقتی یکی به وسایلم دست میزنه سیستم عصبیم بهم میریزه: )))))))))))))))))
مهاجر
اینقدر بدم میاد وقتی میبینم یه زوج نشستن رو به روم دارن قربون صدقه هم میرن و براهم غذا میکشن و براهم میوه پوست میکَنند
ایییییییی چندشششششششااااا
donya 👩👧👦
ممنون که از بارون استوری میذارید. پنجره خونه ما داره مختارنامه پخش میکنه.
خوووب شاید دشمن دیگه ای هم باشهه
ع ،این هم نکته ی مهمیه
ولی چجوری بفهمیم ؟
اووهم نمیگهه که بهموون
با سوسک به حرفشون بیاریم ؟
اوووهم وووافقم