آقاجان خمیازهی درست درمونی میکشه.
چشماش پر از اشک میشه!
بر میگرده میگه: «این تا صبح بیدار نشستنهای تو بابا جان یه چاره بیشتر نداره!
یکی باید مسئولیت دلخوشیِ روزات رو قبول کنه تا شبا راحت خوابت ببره.
معلومه وقتی دلیلی برای اومدن فردا نداری، هی میخوای امروز رو کش بدی»
#تورنادو