چکار؟؟؟

میخاستی نخوریحقته

ارعع

شرکت در المپیاد ریاضی

ای کوفتتتتتتتتتتتتتتتت ولی خداییش با اینکه از بیست و پنج تا سوال شیش تا جواب دادم و هم تستی بود و هم تشریحی ولی ی تجربه بود دیه تازه اسممم در رف برا المپیاد خودش ی جذبه خاص ب ادم میده و مهم تر از همه روی اون مرتیکه خیکی و کم کردم دلم خنک شدددد

کدوم مرتیکه؟؟

معلم ریاضیمون

آها

والا من اصن نمیخواسم هیچ المپیادی شرکت کنم کی حوصلشو داش اخه خدایی....مرتیکه برگشته میخنده میگه ب نظرم شما انسانیا شرکت نکنین بهتره نمیتونین اخه منه سیب زمینی بی رگم یهو رگم زد بالا همون روز اسسمو نوشتم تازع بعدش دیدم ک زده از دروس رشته ریاضی پایه دهم و یازدهم هیچی دیگه کاری بود ک شده بود ب چیز خوردن افتاده بودم ولی ب درک همین جمعم رفتم ازمون دادم ولی خداییش مخم گوزید بس ک سخت بود کلا نصفشو ب فیلمای ترکی و رمانا و صحنه های حساسش فک میکردم از اونروز ب بعدم هی بچه ها بم میگن الهه المپبادی اییییییییییییییش عننرا....من با این کار ارزش و خلاصع همه چیزشونو بردم بالا تجربیا ک اصن شرکت نکرده بودن...ولی خداییش هنو تو کفم با چ اعتماد ب عرشی رفتم المپیاد ریاضی دادم

آها رشتت انسانیه پس اون کی بود که رشتش ریاضی بود؟؟
من همش قاطی میکنم شماهارو

وااااااااااااا

ارع زینب بابا
والا

واااااااااای این دفه سعی میکنم یادم بمونه

say kn yadt bmne

چشم

avrin

سعید

منم زیست و شبمی و فیزیک شرکت کردم میخواستم شرکت کنم ریاضی رو ولی معلم ریاضیمون گفت شرکت نکنین سنگین ترین ، منم نرفتم
هر چند همینارو هم که رفتم به غلط کردن افتادم اینای که من شرکت کردم از سه سال دبیرستان و دانشگاه بود سوالاش زیستش یه صفحه سوالش بود فقط یه صفحه جواب منم همشو شانسی زدم

اوهوم

منم گف شرکت نکنین بم برخورد
منکه اصن پاسخ نامشو دیدم شاشیدم ب حخودم

ولی خدایی تجربه باحالی بود فقط من موندم اون همه اعتماد ب نفس و از کجا اوردیم که رفتیم تو اینا شرکت کردیم

خعلی خداوکیلی
منو بگو