یه بار تو یه رستورانی داشتم کوبیده میخوردم سر میز بغلی یه خانم حامله با شوهرش بودن و شوهره هرچی اصرار میکرد و جون بچهی آیندهشون رو قسم میداد، خانمه لب به غذا نمیزد. آخرش مَرده عصبانی شد من رو نشون داد گفت عزیزم، چهشه این غذا؟ این آقا رو نگاه کن عین گاو داره میخوره
۲ موافق
1397/08/09 - 09:36