💢
#هر_روز_یک_حکایت
نقل است ساربانی در آخر عمر، شترش را صدا میزند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از وی حلالیت می طلبد. یکایک آزار و اذیتهایی که بر شتر روا داشته را نام میبرد. از جمله؛ زدن شتر با تازیانه، آب ندادن ، غدا ندادن، بار اضافه زدن و …. همه را بر میشمرد و میپرسد آیا با این وجود مرا حلال میکنی؟ شتر در جواب میگوید همه اینها را که گفتی حلال میکنم، اما یکبار با من کاری کردی که هرگز نمیتوانم از تو درگذرم و تو را ببخشم. ساربان پرسید آن چه کاری بود؟ شتر جواب داد یک بار افسار مرا به دُم یک خر بستی. من اگر تو را بخاطر همه آزارها و اذیتها ببخشم بخاطر این تحقیر هرگز تو را نخواهم بخشید!
💠ضربالمثل معروف "افسار شتر بر دُم خر بستن" اشاره به سپردن عنان کار به افراد نالایق است و اینکه چنين افرادی بدون دارابودن تخصص، تحصیلات، تجربه، شایستگی و شرایط تصدی پست و مقامی، صرفاً بر مبنای روابط زمام امور را بدست گیرند.
ساربان چی میزد با شتر حرف میزد؟
آب نمک
ساقیشو بنازم :/
اسکندر زمانی ایران را فتح کرد . درماند از حکومت بر ایرانیان. نامه ای نوشت بر ارسطو که نمیشود حکومت کرد چراکه در سلطنت بزرگان باهوش وزیرک زیاد هس..ارسطو به اسنگندر نام نوشت وزیر را بهگمار جای آهنگر .اهنگر را به جای وزیر .و با خیال راحت حکومت کن
عااااا ، براستی که چنین است
بس گله از زمانه نکن ..بگذر چند