بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است
شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است
آن چنان می فِشُرد فاصله، راه نفسم
که اگر زود، اگر زود بیایی دیر است
رفتنت نقطه پایان خوشی هایم بود
دلم از هر چه و هر کس که بگویی سیر است
سایەای مانده ز من بی تو که در آیِنه هم
طرح خاکستری اش گنگ ترین تصویر است
خواب دیدم که برایم غزلی می خواندی
دوستم داری و این ساده ترین تعبیر است
کاش می بودی و با چشم خودت می دیدی
که چگونه نفسم با غم تو درگیر است
تارهای نفسم را به زمان می بافم
که تو شاید برسی، حیف که بی تأثیر است…
۵ موافق
1402/02/30 - 16:30
کاش می شد عشق را آغاز کرد
با هزاران گل یاس آن را ناز کرد
کاش می شد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه این که دل شکست
ایشاالله ای کاش رو هیچوقت از دهن هیچکدوم از جوونای با عشق مملکتمون نشنویم و همه مشکلات حل شه...
ان شالله ولی متاسفانه اینم ارزوی دست نیافتنی
چرا..درسته مشکلات زندگی کمر شکنه..اما اگر دلتون کنار یکی خوش باشه هرجا که باشین باهاش خوشین..خوشبختی که آرزوست اما امیدوارم کنار کسی که دوستش دارین خوشبختشین
مرسی ممنونم🌺🌺همچنین
تشکر