چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قلزم پرخون
زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد
که هر تخته فروریزد ز گردشهای گوناگون
نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را
چنان دریای بیپایان شود بیآب چون هامون
شکافد نیز آن هامون نهنگ بحرفرسا را
کشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون
چو این تبدیلها آمد نه هامون ماند و نه دریا
چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بیچون
چه دانمهای بسیار است لیکن من نمیدانم
که خوردم از دهان بندی در آن دریا کفی افیون..
❤️وقتی مولانا خودشو سودا زده میخونه و از عشقش ب شمس میگه....، بنظر یه حالت عرفانی و از خود بی خودی هستش ک ب سودا زدگی نسبتش میده.. ❤️
۱۰ موافق
1402/02/11 - 00:47
این شعر رو با آواز همایون شجریان گوش کنید خیلی لذت بخشه
شجریان خیلی دوس دارم 🖐️
محمد معتمدی ، علیرضا قربانی و افتخاری ،حسام الدین سراج
اینا رو هم گوش کن 🖐️
دوره ای رو یسری از خواننده ها قفلی میزنم... فعلا پدر و پسر شجریان فقط
دوره ی جالبی افتادی په 🖐️
حافظ، مولانا..
ترکیب فوق العاده ای هس شجریان و مولانا
البته باید با شعر آشنایی کامل داشته باشیم ک بتونیم لذت ببریم..
دیدین این شعر رو همایون خونده و چقد تو اینستا معروف شده
اینستا خیلی کم میرم
ولی خب همایون فوق العادس
روی اکثر کلیپها آهنگش هست
خب الان گوش میدم 😀🖐️
گوش بدین و لذت ببرید
بله لذت بخشه 🖐️🖐️
نوش روحتون